e‌BPM

ساختارهای سازمانی: از کدام یک باید استفاده کنیم؟

ساختارهای سازمانی

نمونه‌های ساختار سازمانی متعددی نظیر متمرکز، غیرمتمرکز، خطی، افقی، سنتی، ماتریسی و غیره وجود دارد و هر کدام برای نوع مشخصی از کسب‌وکار مناسب هستند.

در این مقاله، ۵ مورد از آن‌ها را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد، بنابراین می‌توانید مزایا و معایب آن‌ها را درک کنید و انتخاب کنید که کدام یک را در سازمان خود استفاده کنید.

 نمونه‌های ساختار سازمانی

در میان انواع ساختارهای سازمانی، سه مورد از آن‌ها بارزتر هستند و مورد اول، سه زیرمجموعه دارد.

در ادامه به برخی از حوزه‌های کسب‌وکار که به بهترین شکل با این ساختارهای سازمانی متفاوت، تناسب دارند، اشاره خواهد شد.

 ۱- ساختارهای سازمانی خطی، وظیفه‌ای و صف و ستاد

۱-۱-  نمونه ساختار سازمانی خطی

در ساختار خطی سنتی، سازماندهی به‌گونه‌ای انجام می‌شد که رئیس یا مدیر عامل (مدیر اجرایی ارشد) در رأس قرار بگیرد. پس‌ از آن معاونین حوزه‌های کاری مختلف قرار خواهند گرفت و به دنبال آن، مدیران هر حوزه جایابی می‌شوند و همین‌طور ادامه یافته تا در آخر به پرسنل اجرایی برسد. نمونه ‌ای از این ساختار در ادامه قابل مشاهده خواهد بود.

این ساختار، بسیارتغییرناپذیر است، در آن تبادل اطلاعات به‌ندرت انجام می‌شود و نمونه بارزی از ساختارهای سازمانی شرکت‌های بروکراتیکی است که در آن همکاری بسیار کمی بین واحدهای سازمانی مختلف صورت می‌گیرد.

امروزه این ساختار سازمانی کمتر رواج داشته لیکن در گذشته در سازمان‌های نظامی، مذهبی و حتی آموزشی مورد استفاده قرار می‌گرفت. در این ساختار، هیچ واحد سازمانی در کار واحد دیگر مداخله نمی‌کند و کارکنان تنها از دستورهای مافوق خود در واحدی که در آن جایابی شده‌اند اطاعت می‌کنند.

۲-۱- نمونه ساختار سازمانی وظیفه‌ای

ساختار سازمانی وظیفه‌ای، از ساختار خطی نشأت می‌گیرد و تفاوت این دو ساختار در آن است که کارکنانی که در یک واحد مشخص سازمانی در حال فعالیت‌ هستند، می‌بایست به همه مدیران سازمان گزارش دهند.

برای مثال، مدیر منابع انسانی ممکن است کارمند واحد مالی را احضار نماید تا به مسئله مربوط به این حوزه رسیدگی نماید. مدیر فناوری اطلاعات ممکن است همین کار را انجام دهد و همین‌طور ادامه دارد.

اجرای این نوع ساختار در سازمان، راهی برای جلوگیری از متمرکزسازی و تخصصی شدن بیش از اندازه در وظایف مربوط به حوزه‌ کاری خواهد بود.

این ساختار سازمانی به صورت ذیل طراحی خواهد شد.

امروزه این ساختار در شرکت‌ها و سازمان‌ها بیشتر رواج دارد اما بدین معنا نیست که این ساختار، کاملترین و بهترین ساختار سازمانی برای سازمان‌ها می‌باشد.

همه چیز به رابطه بین مدیران و به‌ویژه، استفاده مناسب از فناوری اطلاعات برای کمک به ارتباطات داخلی بستگی دارد.

این نمونه ساختار سازمانی برای شرکت‌های کوچکی مانند شرکت‌های تولیدی‌، هتل‌ها، تعمیرگاه‌‌های نسبتاً بزرگ خودرو، کلینیک‌‌های پزشکی یا انواع دیگر کسب‌وکارها مناسب خواهد بود، زیرا ساختارهای غیررسمی، کنترل کارآمد بر کارمندان را، بدون ایجاد تعارض بین مدیران، ممکن می‌سازند.

۳-۱- نمونه ساختار سازمانی صف و ستاد

این نوع از ساختار مشابه ساختار سازمانی خطی بوده، به‌جز آنکه در این ساختار، کارکنان، مشاوره می‌دهند، نظر‌شان را بیان می‌کنند، گزارش تهیه می‌کنند، اجازه صادر می‌کنند و از سازمان پشتیبانی می‌کنند.

کسب‌وکارهایی که این نوع از ساختار سازمانی در آن‌ها کاربرد خواهد داشت عبارتند از شرکت‌‌های بیمه، شرکت‌‌های مهندسی، شرکت‌‌های حقوقی، آژانس‌های تسهیل‌گر و غیره، به عبارت دیگر، این نوع از ساختار سازمانی برای سازمان‌هایی مناسب است که نیاز دارند تا به کمک توصیه‌های فنی بتوانند کارمندان خود را به صورت روزانه مدیریت نمایند.

 ۲. ساختار سازمانی مبتنی بر پروژه

شرکت‌های پویا و خلاق مانند توسعه دهندگان نرم‌افزار، شرکت‌های معماری، شرکت‌های مجری پروژه‌های نصب تجهیزات صنعتی خاص و شرکت‌های برگزار کننده رویداد‌ها، معمولاً از این ساختار استفاده می‌کنند. این ساختار، متشکل از تعدادی از کارمندان متخصص و آماده برای تشکیل تیم‌های کاری مورد نیاز، خواهد بود.

در هر پروژه، این کارمندان به مدیر پروژه مشخص شده و متفاوتی گزارش کار می‌دهند. زمانی که پروژه تکمیل می‌گردد، مدیر پروژه و رهبری جدید برای آن‌ها تعیین شده و می‌بایست برای پروژه جدید به مدیر جدید پاسخگو باشند.

 ۳. ساختار ماتریسی

این ساختار، به طور گسترده مورد استفاده شرکت‌هایی قرار می‌گیرد که به طور مداوم محصولات و کمپین‌های بازاریابی جدیدی را راه‌اندازی می‌کنند و همچنین شرکت‌هایی پروژه‌محوری که بر این باورند که نظارت عملی بر فعالیت‌ها ضروری و مهم می‌باشد، از این ساختار بهره خواهند برد.

نمونه‌ای از حوزه‌های کاری که از این نوع ساختار سازمانی سود می‌برد، مشاوره برای نصب نرم‌افزار ERP می‌باشد.

هر پروژه باید مستقل اجرا شود. با این حال، مهم است که هر واحد وظیفه‌ای (دارایی، اجرایی، منابع انسانی، بازاریابی و غیره) مدیر ارشد داشته باشد تا بررسی نماید که آیا همه چیز مطابق با سیاست‌ها و سطح خدمات شرکت پیش می‌رود یا خیر.

دانستن بهترین نوع ساختار سازمانی متناسب با ویژگی‌های شرکت، به اندازه مدل‌سازی و اتوماسیون فرآیندهای آن اهمیت خواهد داشت.

 

Bulb iconمطالعه این مطلب نیز مفید است

نمودار نقش-مسئولیت (RACI) و

ارتباط آن با مدل فرایند BPMN

 

۳ comments