تعریف معماری کسب و کار | Business architecture
در این مقاله از وبسایت eBPM به بررسی کامل واژه معماری کسب و کار می پردازیم.معماری کسب و کار بخشی از معماری سازمانی است که مربوط به یک کسب و کار یا یک سازمان است.
معماری، کلمهای است که از زبان یونانی گرفته شده و به معنای ساختار اصلی است.بسیاری از متخصصان فرایند معتقدند که این واژه با “معماری کسبوکار” مترادف است. اما تئوریپردازان فرایند کسبوکار معمولا به نقش کلیدی فرایند در تعریف اهداف کلی سازمان تاکید دارند. در حقیقت اکثر متخصصین فرایند، سیستمها و سازمانها را بهمثابه یک فرایند بزرگ درنظرمیگیرند که ورودیها را تبدیل به خروجی میکند. آنها معمولا سازمان را به یک یا چند زنجیره ارزش؛ و زنجیره ارزش را به چند فرایند کسبوکار بزرگ تقسیم مینمایند. این تقسیمبندی تا چندین مرحله و رسیدن به فعالیتها و وظایف سازمانی ادامه دارد. آنها پس از ایجاد خروجیهای کلیدی و زنجیرههای ارزش، اقدام به تعریف ذینفعان، ارزشهای پیشنهادی، شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs)، طرح مدیریت فرایندها و تمامی ابزارها و روشهایی که مدیران برای دستیابی به عملکرد مطلوب سازمان به آنها نیاز دارند، میکنند. فرض بر این است که فناوری اطلاعات، ظرفیت خود را بهمنظور پشتیبانی از معماری فرایند کسبوکار سازمان به خدمت میگیرد.
پس اگر میخواهید پاسخ این سؤال که «معماری کسبوکار چیست؟» را بدانید، به این صورت میتوان آن را تعریف کرد که چطور ساختارهای بزرگی که مدل کسبوکار یک سازمان را تعریف میکنند، گامهایی را برای بدست آوردن ارزش در طول فرایند تولید محصول و خدمت بهمنظور دستیابی به بالاترین ارزش قابل درک ممکن برای مشتری نهایی، اتخاذ میکنند.
معمولاً ساختار معماری کسبوکار به 6 سطح مختلف تقسیم میشود:
۱- بیانیه مأموریت
۲- چشمانداز
۳- استراتژی
۴- اهداف
۵- اقدامات
۶- عملیات
در نتیجه، میتوانیم با تعریف مواردی که در مقاله معماری کسب و کار از وبسایت آموزشی eBPM به آنها میپردازیم «معماری کسب و کار» را تعریف کنیم (که به ترتیب از موارد فراگیرتر آغاز نموده و به موارد متمرکزتر خواهیم رسید).
- ماموریت سازمان دلیل وجود کسبوکار و آنچه میخواهد به جامعه عرضه نماید، میباشد.
- چشمانداز جایی است که سازمان میخواهد در یک بازه زمانی بلندمدت به آن برسد. (مثلاً در مدت زمان بیست سال)
- استراتژی روشهای شناسایی و ایجاد مزیتهای رقابتی پایدار برای ساخت آینده است.
- اقدامات آن دسته از فعالیتهایی هستند که مدیران سازمان به منظور سازماندهی نیروها و تعریف پروژهها با روشهای عملی انجام میدهند که میبایست با فرهنگ سازمان نیز همخوانی داشته باشد.
- عملیات مجموعهای از عناصر اقدام، محصولات، فرایند، افراد و فناوری کسبوکار است که ارزش همه مراحل فرایند تولید کالا و خدمات را افزایش میدهد.
تعریف «معماری کسب و کارچیست؟» طولانی است، زیرا محدوده آن از سطح استراتژیک تا تاکتیکی و عملیاتی، گسترده است، و همه کارهایی که در شرکت انجام میشود را دربرمیگیرد.
معماری مدل کسبوکار در عمل چیست؟
گاهی اوقات، بعد از چنین تمرین مفهومی، این احساس را خواهیم داشت که زیاد صحبت کردهایم اما حرف بخش ناچیزی از مفاهیم را مطرح کردهایم.
چگونه این بحثها را به روشهای عملی روزمره تبدیل کنیم تا در تعریف استراتژی، اجرای تاکتیک و کنترل وظیفه کمک کنند؟ حتماً با چارچوب، سنجه و ابزارهای مدیریت استراتژیک کسبوکار که برای تعریف برخی از عناصر بالا استفاده میشوند، آشنا هستید.
برای درک بهتر همه این نظریهها و تعاریف با توجه به مسائل دیگر و نحوه تاثیرگذاری آنها بر مدیریت فرایند، به برخی از این موارد خواهیم پرداخت.
سه مورد از رایجترین روشها برای تعریف معماری، استراتژی و عملیات مدل کسبوکار
این سه روش، روشهایی کارآمد هستند برای اینکه شرکت بهدرستی کار کند، هنگام سازماندهی ایدهها، در زمان صرفهجویی شود، نتایج را تجزیهوتحلیل کنند و برای بهبود مستمر فرایندها تغییرات را مدیریت کنند.
( کتاب مدل سازی فرایند های کسب و کار )
۱- ماتریس SWOT در Business architecture
احتمالاً شناختهشدهترین ابزارهای موقعیت استراتژیک، ماتریس SWOT (قوت، ضعف، فرصت و تهدید) است که محیطهای داخلی و بیرونی شرکت را تجزیهوتحلیل میکند. ( مقاله تحلیل کسب و کار از وبسایت eBPM را حتما مطالعه کنید )
محیط داخلی سازمان، محیطی است که قالبیت کنترل آن وجود دارد و شامل نقاط قوت (برای مثال، فناوری برتر یا موقعیت ممتاز) و نقاط ضعف (مانند نیروی فروش کمتجربه یا ماشینآلات قدیمی) سازمان میباشد. توجه داشته باشید که اگر تصمیم بگیرید، تغییرنقاط قوت و ضعف امکانپذیر است.
محیط خارجی به معنای عوامل محیطی است که شرکت امکان کنترل آنها را ندارد. از بین موارد متعدد این حوزه میتوان برای مثال به نیروهای طبیعت و تصمیمات سیاسی یا اقتصادی اشاره کرد. کاهش مالیات یا ساخت یک جاده جدید کنار کارخانه توسط دولت، نمونههایی از فرصتها برای یک شرکت میباشد. بسته شدن بندر صادرکننده مواد خام مورد نیاز به دلیل جنگ یا افزایش نرخ سود بانکی نیز نمونههایی از تهدیدات برای یک شرکت میباشد.
ماتریس SWOT، این 4 عامل را نشان میدهد و به دنبال راههایی میگردد تا از نیروها برای ایجاد فرصت یا دفاع در برابر تهدیدات استفاده کند یا با تقویت نقاط ضعف با تهدیدها مقابله کند یا اجازه ندهد که این نقاط ضعف مانع فرصتها شوند.
۲- کارت امتیازی متوازن BSC
مفهوم کارت امتیازی متوازن، به دنبال گسترش شاخصهای عملکردی است که برای اندازهگیری پیشرفت شرکتها در ۴ دیدگاه مالی، بازار، فرایندهای داخلی و یادگیری مورد استفاده قرار میگیرد.
سپس، متدلوژیای باید مورد استفاده قرار گیرد که مدیریت استراتژیک، ارزیابی فرایند، استراتژی، اهداف کوتاه مدت، شاخصها، اهداف کلان و ابتکارات استراتژیک را تعریف کند که همه این موارد، در نقشهای استراتژیک خلاصه شدهاند.
۳- بوم مدل کسبوکار | Business model canvas
این مدل مبتنی بر بومی که به 9 قسمت تقسیم شدهاست، طراحی میگردد. بوم مدل کسبوکار به دلیل کاربردی بودن و همچنین سرعت در تصمیمگیری برای تکمیل هر کدام از این 9 بخش، بسیار مورد استفاده استارتآپها قرار میگیرد. این ۹ بخش در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.
- ارزش تمایز بخش (متمایزکننده)
- ارتباط با مشتری
- کانالهای ارتباطی با مشتریان
- بخشبندی مشتریان
- جریانهای درآمدها
- شرکای تجاری
- فعالیتهای کلیدی
- منابع کلیدی
- هزینهها