در حالی که تحلیلگران کسبوکار نقشی محوری در زندگی هر سازمانی بازی میکنند، حرفه تجزیهوتحلیل کسبوکار در دوران رشد خود میباشد. آنچه که از تحلیلگر امروزی انتظار میرود به طور گسترده از سازمان به سازمان و از پروژه به پروژه تغییر میکند. بیان یک توصیف جامع از آنچه تحلیلگر کسبوکار انجام میدهد و نقشهای که از او انتظار میرود که کند نه ممکن و نه عملی است.
تحلیلگری کسبوکار چیست؟
تعریف موجود در پیشنویس BABOK v2 IIBA در مورد تحلیلگر کسبوکار به شرح ذیل است:
«فرآیند تحلیل کسبوکار مجموعهای از وظایف و تکنیکهایی است که برای برقراری ارتباط بین ذینفعان به منظور درک ساختار، سیاستها و عملیاتهای یک سازمان به کار میرود و راهحلهایی را توصیه میکند که سازمانها را قادر میسازد تا به اهداف خود دست یابند.»
اولین چیزی که باید در تعریف بالا مد نظر باشد، این است که تحلیلگر کسبوکار در زمینه یا بستر[۱] یک سازمان (نه لزوما یک کسبوکار) فعالیت میکند. اصطلاح “کسبوکار” به هدف نهایی کسب درآمد اشاره دارد. اما انواع دیگری از سازمانهایی وجود دارند که هدف اولیه آنها کسب درآمد نیست. چنین سازمانهایی شامل: سازمانهای عامالمنفعه، آژانسهای دولتی، گروههای اجتماعی، انجمنها و غیره. همه این گروهها، از جمله کسبوکارها از تحلیلگران کسبوکار برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
بنابراین، یک اصطلاح بهتر برای تحلیلگر کسبوکار، تحلیلگر سازمانی خواهد بود، زیرا تحلیلگران در شناسایی مشکلات، نیازها و فرصتها برای بهبود در همه سطوح یک سازمان دخیل هستند. قصد بر آن نیست که نام تحلیلگران کسبوکار تغییر داده شود، هدف آشنایی بیشتر با گستردگی نقش تحلیلگران کسبوکار است.
نکته دوم که باید در تعریف بالا مد نظر قرار گیرد این است که نقش تحلیلگر کسبوکار محدود به راهحلهای تجاری یا فقط راهحلهای فنآوری اطلاعات نیست بلکه وظیفه تحلیلگران کسبوکار تعریف راهحلی است که به سازمان کمک مینماید تا به اهداف خود دست پیدا کند. یک سو تفاهم متداول وجود دارد که هر تحلیلگر کسبوکار در توسعه سیستمهای فناوری اطلاعات دخیل است. بلکه واقعیت این طور نیست! تحلیلگران کسبوکار زیادی وجود دارند که به کسبوکار کمک میکنند تا رویه عملیاتی یا فرآیندهای کسبوکار یا ساختار مالی را بهبود بخشند و نقشی در توسعه سیستمهای فناوری اطلاعات ندارند
این امر بر این مهم تاکید دارد که، یکبار دیگر که نقش تحلیلگر کسبوکار میتواند طیف گستردهای از مسئولیتها را در بر بگیرد.
وظایف تحلیلگر کسبوکار
در زیر یک نمودار ساده که نشان دهنده وظایف تحلیلگر کسبوکار است به تصویر کشیده شده است:
همانطور که مشخص است، انتظار از تحلیلگر کسبوکار وابسته به سازمان و زمان است و با تغییر آنها نوع فعالیتهای تحلیلگر هم تغییر مینماید.
واقعیت این است که افراد بسیار کمی هستند که میتوانند این کار را از ابتدا تا انتها انجام دهند. بیشتر تحلیلگران تخصصی هستند و تخصص آنها (تمرکز) بستگی به نوع پروژه، سازمان، مهارتها، ابزارها و غیره دارد.
این موضوع دارای ابهاماتی است که رویت بعضی از نقشهای (عنوانها) مختلف تحلیلگری شاید کمکی به رفع ابهام نماید:
- تحلیلگر کسبوکار
- طراح (معمار) کسبوکار
- تحلیلگر فرایند کسبوکار
- تحلیلگر فنآوری اطلاعات کسبوکار
- تحلیلگر سیستم
- تحلیلگر داده
![]() |
تحلیل فرایند کسبوکار(Business Process Analysis) |
در اینجا چند عنوان دیگر وجود دارد که اغلب در صنعت مورد استفاده قرار میگیرند و این که چگونه آنها به نقشهای فوق مربوط میشوند را نشان میدهد:
تحلیلگر سیستمهای کسبوکار: این اصطلاح اغلب برای اشاره به متخصصان تجزیهوتحلیل بکار میرود که مسئولیت جمعآوری الزامات و خاتمه دادن به مشخصات وظیفهای / فنی را شروع میکنند. برای اکثر بخشها
“تحلیلگر سیستمهای کسبوکار” = “تحلیلگر فناوری اطلاعات کسبوکار“+“تحلیلگر سیستم“
مهندسی نیازمندیها (الزامات تحلیلگر): این اصطلاح اغلب به جای تحلیلگر فناوری اطلاعات کسبوکار مورد استفاده قرار میگیرد، اگرچه بسیاری از افراد این نقش را محدود به جمعآوری الزامات و مستندسازی میبینند اما واقعیت این است که هیچ استاندارد صنعتی برای چارچوب نیازمندیهای مهندسی وجود ندارد. این عبارت که نشات گرفته از تجربه است به نقشی اشاره دارد که حد واسط تحلیلگر فناوری اطلاعات کسبوکار و تحلیلگر سیستمها است.
در اینجا یک نمای گرافیکی از این نقشها و عناوین آورده شدهاست :
باز هم، واقعیت این است که بیشتر سازمانهای که متولی تعلیم و تربیت تحلیلگر کسبوکار میباشند، فقط مدرک این موضوع را پس از برگزاری آزمون و تشخیص صلاحیت لازم صادر میکنند که این صلاحیت را میتوان به آسانی شناسایی و تایید نمود. در حالی که انتظارات واقعی از تحلیلگر کسبوکار از پروژه به پروژه و تیم به تیم متغیر است.
[۱] Context
[…] نقش تحلیلگر کسبوکار چیست؟ […]
[…] نقش تحلیلگر کسبوکار چیست؟ […]
[…] نقش تحلیلگر کسبوکار چیست؟ […]