e‌BPM

فرایند فروش خودرو و زیرفرایندهای مربوط

مدل فرایند کسب‌وکار، ارائه انتزاعی از یک فرایند واقعی است که هدف مشخصی از مدل‌سازی را دنبال می‌کند. مدل‌های فرایندی، زبان مشترک میان تمام نقش‌های شرکت‌کننده در پروژه مدیریت فرایند را فراهم می‌آورند.

سادگی یا پیچیدگی مدل‌ها بستگی به هدف مدل‌سازی دارد. یک مدل فرایند کسب‌وکار می‎بایست طوری طراحی شود که توانایی پاسخگویی به سوالات مورد نظر را داشته باشد. مدل‌های فرایندی ساده و بسیار خوانا ممکن است که برای خیلی از سوال‌ها کفایت کند؛ اما بعضی از مدل‌های فرایند باید به سوال‌های پیچیده‌تری پاسخ بدهند. البته همیشه مدل‌های فرایند کسب‌وکار می‌بایست قابل درک باشند.

با توجه به مطالب فوق، گروه eBPM تصمیم دارد، با ارائه مثال‌های مختلف از نقشه‌های فرایندی با استاندارد BPMN2.0.2، مهارت مخاطبان در خوانش و فهم مدل‌های فرایندی ارتقا دهد.



نکات مرتبط به نقشه فرایند فروش خودرو و زیرفرایندهای مربوط

۱٫ براساس استاندارد BPMN نقشه فرایند “فروش خودرو” را به‌طور دقیق “نمودار همکاری” می‌نامند. تفاوت نمودار همکاری با نمودار فرایند در این است که نمودار فرایند متشکل از یک استخرکاری می‌باشد؛ درصورتی‌که نمودار همکاری شامل شرکت‌کنندگان (استخرهای کاری) متعدد بوده و علاوه‌بر محتوای فرایند، به ارائه همکاری‌ها و تعاملات میان شرکت‌کنندگان هم می‌پردازد.

۲٫ درصورتی‌که چند جریان توالی خارج‌شونده به‌صورت کنترل‌نشده از یک فعالیت خارج شوند، رفتار آنها به‌صورت موازی خواهد بود. مشاهده می‌شود که از زیرفرایند “ثبت سفارش” تعداد دو جریان توالی خارج می‌شود. براین اساس، این دو جریان توالی هم‌زمان راه‌اندازی می‌شوند. مشاهده می‌شود که این دو جریان موازی پس از گذرکردن از فعالیت‌ها و زیرفرایندهای متفاوت؛ توسط یک دروازه موازی هماهنگ‌کننده، با هم هماهنگ می‌شوند.

۳٫ استخرکاریِ “شرکت فروشنده” دارای سه خط کاری (Lane) می‌باشد. همچنین تعداد پنج زیرفرایند در این خطوط کاری قرار گرفته‌اند. نکته مهم و حیاتی این است که زیرفرایندها می‌بایست حتما و حتما در یک خط کاری قرار گیرند. یعنی یک زیرفرایند نمی‌تواند مرز میان خطوط کاری را قطع کرده و میان دو یا چند خط کاری ترسیم شود. در نمودار هم مشاهده می‌شود که هر زیرفرایند توسط یک خط کاری (نقش) انجام می‌شود.

۴٫ ارتباط میان استخرهای کاری و شرکت‌کنندگان در یک نمودار همکاری فقط‌و‌فقط از طریق جریان پیام صورت می‌پذیرد. جریان پیام به‌هیچ‌وجه درون یک استخرکاری کاربرد ندارد؛ بلکه برای نمایش ارتباطات و تعاملات میان شرکت‌کنندگان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۵٫ با دقت به رویداد پایانیِ “خودرو تحویل شد”، مشاهده می‌شود که پیام رد و بدل شده میان “شرکت فروشنده” و “مشتری” از جنس پیام فیزیکی است. یعنی در این تعامل، خودرو از طرفِ “شرکت فروشنده” به “مشتری” تحویل داده می‌شود. نکته این است که پیام می‌تواند به‌صورت غیرفیزیکی (ایمیل، خبر، پیام و غیره) یا فیزیکی (خودروف نامه، پیتزا و غیره) باشد.



۶٫ نشانگر رویدادهای شروعِ استفاده‌شده در زیرفرایندها می‌بایست فقط‌و‌فقط از نوع “بدن‌نشانگر” باشند (به‌غیر از زیرفرایند مبتنی‌بر رویداد). زیرا جریان فرایند سطح بالا به‌عنوان محرکِ شروع زیرفرایند محسوب می‌شود.

۷٫ به‌هیچ‌وجه جریان‌های توالی مربوط به فرایندهای سطح بالاتر، مرز زیرفرایند را قطع نمی‌کنند و به رویدادهای شروع و پایانی زیرفرایند متصل نمی‌شوند. تنها استثنا زمانی است که رویدادهای شروع و پایانیِ زیرفرایند روی مرز زیرفرایند قرار گرفته باشند.



دانلود نقشه فرایند فروش خودرو

دانلود زیرفرایند سفارش خودرو از کارخانه

دانلود زیرفرایند هماهنگی وام

 

سید حسین موسوی

سید حسین موسوی

مربی و مشاور فرآیندهای کسب و کار و سازماندهی

ایمیل: mousavi@ebpm.ir

۲ comments

  • سلام قربان در پاراگراف شماره سه منظور از (Lane) چه می باشد. منظور Line است یا خیر اگر غیر از این می باشد لطفا راهنمایی نمایید با تشکر

    • سلام وقت بخیر
      منظور واحد یا فرد ایفای‌کننده نقش در فرایند می‌باشد که در استاندارد BPMN با عنوان نقش کاری یا lane میباشد. این المان محدوده‌ای را مشخص می‌کند تا همه فعالیت‌های مرتبط به آن در این محدوده ذکر شود. معمولا نقش کاری شامل پست‌های سازمانی، نقش (مانند دبیر کمیته انضباطی که در ساختار سازمانی مشخص نبوده ولیکن یکی از پست‌های سازمانی در این نقش نیز ایفای وظیفه می‌کند) و کارابران(افراد حقیقی) می‌باشد.