در عصر رقابتی حاضر، مدیریت فرایندهای کسبوکار (BPM مخفف عبارت Business Process Management) توانسته است با ایجاد مزیت رقابتی در بین سازمانها، جایگاه ویژهای در بین راهکارهای سازمانی پیدا کند. با توجه به اینکه محصولات و خدمات هر سازمان با جریان فرایندهای آن سازمان، ایجاد شده و به مشتریان ارائه میگردد؛ اهمیت مکانیزهنمودن فرایندهای سازمانی به منظور حفظ یا بهبود جایگاه رقابتی آنها دو چندان شده است.
خودکارسازی فرایندها و استفاده از متدولوژی استاندارد برای طراحی آنها در سازمانهای بزرگ به دستیابی اهداف راهبردی کسبوکار منجر میگردد. به اعتقاد صاحبنظران حوزه فرایند، کیفیت فرایندهای کسبوکار، مترادف با کیفیت محصولات و خدمات سازمان است. از اینرو سازمانها جهت کسب رضایت مشتریان ناگزیر میبایست به کیفیت فرایندهای خود اهمیت دهند. بنابراین اغلب سازمانها به استفاده از ابزارهای فناوریاطلاعات روی آورده تا از این طریق علاوه بر سرعت بخشیدن به فرایندها تا حد ممکن آنها را بهبود بخشند. وجود این نوع نگرش در سازمانها، منجر به گسترش ابزارهای متعددی شده است که به کمک مدیریت فرایندهای کسبوکار آمده و با استفاده از بسترهای مناسب مبتنی بر فناوری اطلاعات فرایند بهبود را در راستای تقویت جریان ارزش (Value Chain) در سازمانها تسهیل مینماید.
استفاده از این ابزارها، علاوه بر مدیریت گردش کار فرایندهای سازمان (WFMS)، امکان یکپارچهنمودن، مدیریت و پایش فرایندها را نیز فراهم ساخته و این امکان را برای سازمانها فراهم میسازند که تمام چرخه حیات فرایندها را از زمان تعریف و مدلسازی تا زمان اجرا و بهینهسازی، تحت ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات مدیریت کنند.
مدتی است بحث سیستمهای مدیریت فرایندهای کسبوکار (BPMS) یکی از موضوعات جذاب و پرهزینه سازمانهای ایرانی شده است. اما موضوعی که مغفول مانده میزان آمادگی برای پیادهسازی این متدولوژی است. طی یادداشتهای مستمر و کوتاه در مقالات و پژوهشهای بهروز موضوع فوق ارائه خواهد شد تا شاید به اندازه وسع خود، به بنگاههای ایرانی کمک شده باشد تا از هزینههایی که متحمل میشوند، حداکثر اثربخشی را طلب نمایند.
اضافه کردن نظر