زنجیره ارزش پورتر
در مقاله زنجیره ارزش پورتر در وبسایت آموزشی کسب و کار eBPM به طور کامل و جامع در مورد زنجیره ارزش پورتر صحبت خواهیم کرد . بدون شک این مقاله کاملترین و جامعترین مقاله سال 1403 برای شما آماده شده است تا مفهوم و تعریف زنجیره ارزش پورتر را با زبان ساده و قابل فهم متوجه شوید.
کسب و کارهای موفق به شکلهای مختلفی همچون رضایت مشتریان ارزش ایجاد میکنند. یکی از تفاوتهای مهم کسب و کار در امر سوددهی، ایجاد ارزش است. برای ارزیابی میزان ارزشی که شرکت شما ایجاد میکند، درک زنجیره ارزش آن بسیار مهم است. در این مطلب از وبسایت eBP مفاهیمی مانند زنجیره ارزش چیست، چرا وجود آن مهم است و اقداماتی که میتوانید برای ایجاد آن اتجام دهید و به شرکت خود کمک کنید ارزش بیشتری از فروش خود ایجاد و حفظ کند، بیان شده است. از طرف دیگر، در پایان این مقاله میتوانید پاسخ به سوالاتی نظیر «چرا حاشیه سود برخی از شرکتها از رقبای خود بیشتر است؟» و یا «چگونه یک شرکت در برابر همتایان خود مزیت رقابتی کسب میکند؟» را در تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش دریافت نمایید.( تحلیل کسب و کار چیست ؟) در این مقاله ارزش زنجیره پورتر به طور کامل در این مورد آگاه خواهید شد.
زنجیره ارزش به چه معناست؟
اصطلاح زنجیره ارزش به فعالیتها و فرآیندهای تجاری مختلف مربوط به ایجاد یک محصول یا انجام خدمات اشاره دارد. یک زنجیره ارزش میتواند شامل مراحل متعددی از چرخه عمر یک محصول یا خدمات باشد، از جمله تحقیق و توسعه، تامین مواد اولیه، تولید، بازاریابی و فروش و همه چیز در این بین رخ دهد. این مفهوم توسط پروفسور مایکل پورتر در کتاب «مزیت رقابتی: ایجاد و پایداری عملکرد برتر» مطرح شده است.
بررسی فرآیندهایی که زنجیره ارزش بانک یا شرکت شما را تشکیل میدهند، میتواند به شما کمک کند تا در مورد هر یک از معاملات ارزشمند، درک و بینشی صحیح کسب نمایید. با به حداکثر رساندن ارزش ایجاد شده در هر نقطه از زنجیره، شرکت شما میتوانید موقعیت بهتری برای به اشتراکگذاری ارزش بیشتر با مشتریان تجربه نماید و در عین حال سهم بیشتری را برای خود تصاحب کند.
تحلیل زنجیره ارزش پورتر چیست ؟
در سال ۱۹۸۵، مایکل پورتر به عنوان یکی از اساتید دانشگاه هاروارد، یک مدل زنجیره ارزش پایه را در کتاب «مزیت رقابتی: ایجاد و پایداری عملکرد برتر» معرفی کرد. او چندین مرحله کلیدی را شناسایی کرد که در بین تمام تحلیل زنجیره ارزش، مشترک است و مشخص کرد که فعالیتهای اولیه و پشتیبان وجود دارد و وقتی این فعالیتها در بهینهترین سطوح انجام شود برای مشتریان ارزش ایجاد میکند، به طوری که ارزش ارائه شده به مشتری از هزینه ایجاد آن ارزش بیشتر شود، منجر به سود بیشتر میشود. چارچوب پورتر فعالیتها را به دستههای اولیه و پشتیبانی گروهبندی میکند.
فعالیتهای اولیه بر دریافت ورودیها، تبدیل آنها به خروجی و تحویل خروجی به مشتری متمرکز است. فعالیتهای حمایتی نقش کمکی در فعالیتهای اولیه ایفا میکنند. هنگامی که یک شرکت در ترکیب این فعالیتها برای ارائه محصول یا خدمات برتر کارآمد باشد، آنگاه مشتری حاضر است برای محصول بیشتر از هزینه ساخت و تحویل محصول بپردازد که منجر به حاشیه سود بالاتر میشود.
به عنوان مثال، یک شرکت مدیریت دارایی داریم. هدف مشتری دستیابی به بالاترین بازگشت سرمایه ممکن در چارچوب دستورالعملها و محدودیتهای تعیین شده توسط مشتری است. فعالیتهای اولیه شرکت عبارتاند از:
- تیم سرمایهگذاری(مدیران پورتفولیو، تحلیلگران کسب و کار): این دسته وظیفه اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری را بر عهده دارند.
- ناظران و معامله گران: این دسته وظیفه دارند اطمینان حاصل کنند که سرمایهگذاریها مطابق با دستورالعملهای تعیین شده توسط مشتری است و معاملات در بهترین قیمت زنجیره پورتر اجرا میشوند.
- بازاریابی و فروش: این دسته مسئول تامین مشتریان هستند.
- خدمات(مدیریت ارتباط با مشتری): این دسته مسئول ارائه تمام نقاط تماس به مشتری است.
فعالیتهای پشتیبانی عبارتاند از:
- فناوری: ماژول تجارت و مشتری را طراحی میکند که کارآمد و مؤثر باشد و به تیم اجازه میدهد بالاترین سطح خدمات را ارائه دهد و بهترین تصمیمات سرمایهگذاری را اتخاذ کند.
- منابع انسانی: بالاترین سطح استعداد را در شرکت پیدا کرده و حفظ میکند.
- زیرساخت: شامل وکلا و مدیران ریسک است که نظارت آنها برای اطمینان از پیروی از دستورالعملهای مشتری، کنترل ریسک سرمایهگذاری و عملکرد شرکت در چارچوب مقررات تعیین شده بسیار مهم است.
مدل زنجیره ارزش شامل چه اجزایی می شود؟
طبق تعریف پورتر، تمام فعالیتهایی که زنجیره ارزش بانک یا یک شرکت را تشکیل میدهند، میتوانند به دو دسته(فعالیتهای اصلی و فعالیتهای پشتیبانی) تقسیم شوند. فعالیتهای اصلی فعالیتهایی هستند که مستقیما به ایجاد یک محصول یا اجرای یک سرویس میپردازند و محقق کننده ماموریت اصلی شرکت و سازمان خواهند بود که آنها را میتوان در دستههای ذیل طبقهبندی نمود:
پیشنهاد میشود حتما در مورد BPM چیست و اتوماسیون فرایند کسب و کار چیست مطالعه کنید.
- لجستیک ورودی: فعالیتهای مربوط به دریافت، انبارداری و مدیریت موجودی مواد و منابع. (نرمافزار مدیریت یازرگانی خارجی)
- عملیات: فعالیتهای مربوط به تبدیل مواد خام و اجزاء به محصول نهایی.
- لجستیک خروجی: فعالیتهای مربوط به توزیع، از جمله بستهبندی، مرتبسازی و حمل و نقل.
- بازاریابی و فروش: فعالیتهای مرتبط با بازاریابی و فروش یک محصول یا خدمات، از جمله تبلیغات و استراتژی قیمتگذاری.
- خدمات پس از فروش: فعالیتهایی که پس از نهایی شدن فروش انجام میشوند، شامل نصب، آموزش، تضمین کیفیت، تعمیر و خدمات مشتری.
فعالیتهای پشتیبانی به کارآمدتر شدن فعالیتهای اصلی کمک میکنند و به طور موثر مزیت رقابتی ایجاد میکنند و به موارد زیر تقسیم میشوند:
- تدارکات: فعالیتهای مربوط به تامین منابع مواد خام، اجزاء، تجهیزات و خدمات.
- توسعه فناوری: فعالیتهای مرتبط با تحقیق و توسعه، از جمله طراحی محصول، تحقیقات بازار و توسعه فرآیند.
- مدیریت منابع انسانی: فعالیتهای مربوط به استخدام، آموزش، توسعه، حفظ و جبران خدمات کارکنان.
- زیرساخت: فعالیتهای مربوط به سربار و مدیریت شرکت، از جمله تامین مالی و برنامه ریزی.
بهترین نمونه تحلیل زنجیره ارزش چیست؟
بهترین تحلیل زنجیره ارزش ابزاری برای ارزیابی هر یک از فعالیتهای زنجیره ارزش یک شرکت برای درک موقعیتهایی برای بهبود است. مراحل و اجرای مدل تحلیل زنجیره ارزش پورتر از شما میخواهد تا در نظر بگیرید که چگونه هر مرحله از فعالیتها و اقدامات، ارزش محصول یا خدمات نهایی شما را اضافه یا کم میکند که در این مقاله زنجیره ارزش پورتر به آن میپردازیم. این موضوع به نوبه خود میتواند به شما کمک کند تا به نوعی مزیتهای رقابتی مانند موارد زیر را به دست آورید:
- کاهش هزینه و قیمت زنجیره ارزش پورتر: هر فعالیت در مدل زنجیره ارزش کارآمدتر میشود و در نتیجه کاهش هزینهها را به همراه دارد.
- تمایز محصول: زمان و منابع بیشتری را بر روی فعالیتهایی مانند تحقیق و توسعه، طراحی یا بازاریابی سرمایهگذاری خواهید کرد. این موضوع برای محصولات شما در بین رقبا وجه تمایز ایجاد میکند.
به طور معمول، افزایش عملکرد یکی از چهار دسته فعالیتهای پشتیبانی میتواند حداقل برای یکی از فعالیتهای اصلی مفید باشد.
روش تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش
در این قسمت مراحل پیادهسازی تحلیل زنجیره ارزش را به بیانی ساده تشریخ خواهیم نمود.
۱. فعالیت های زنجیره ارزش را شناسایی میکنیم
اولین گام در انجام تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش، درک تمام فعالیتهای اصلی و پشتیبانی است که در ایجاد محصول یا خدمت شما انجام میشود. اگر شرکت شما چندین محصول یا خدمت را میفروشد، انجام این فرآیند برای هر یک از آنها میبایست صورت پذیرد.
۲.هزینه و ارزش فعالیتها را تعیین میکنیم
هنگامی که فعالیتهای اصلی و پشتیبانی شناسایی شدند، گام بعدی تعیین ارزشی است که هر فعالیت با در نظر گرفتن هزینههای احتمالی به فرآیند اضافه میکند. وقتی به ارزش ایجاد شده توسط فعالیتها فکر میکنید، از خود سوالات زیر را بپرسید:
- هر کدام از فعالیتها چگونه رضایت کاربر نهایی را افزایش میدهد؟
- چگونه برای شرکت من ارزش ایجاد میکند؟ به عنوان مثال، آیا ساخت محصول از مواد خاص آن را برای کاربر بادوام یا مجللتر میکند؟
- آیا اضافه کردن یک ویژگی خاص باعث میشود که شرکت شما از اثرات آن، افزایش فروش و مشتریان جدید را تجربه کند؟
به طور مشابه، درک هزینههای مربوط به هر مرحله از فرآیند، مهم است. بسته به موقعیت خود، شما ممکن است متوجه شوید که کاهش هزینهها راهی آسان برای بهبود ارزشی است که هر فعالیت ارائه میدهد.
۳.از شناسایی فرصتها به عنوان مزیت رقابتی استفاده کنیم
هنگامی که اطلاعات مربوط به روش زنجیره ارزش سازمان خود را جمعآوری کردید و هزینه و ارزش مربوط به هر مرحله را درک نمودید، شما میتوانید آن را از دریچه مزیتهای رقابتی مطلوب خود تجزیه و تحلیل کنید.
به عنوان مثال، اگر هدف اصلی شما کاهش هزینههای شرکت است، باید هر بخش از مدل زنجیره ارزش خود را از دریچه کاهش هزینهها ارزیابی کنید. کدام مراحل میتواند کارآمدتر باشد؟ آیا مواردی وجود دارند که ارزش قابل توجهی ایجاد نمیکنند و میتوانند برونسپاری شوند یا حذف شوند تا هزینهها به میزان قابل توجهی کاهش یابد؟
به طور مشابه، اگر هدف اصلی شما دستیابی به تمایز محصول باشد، کدام بخش از زنجیره ارزش شما بهترین فرصت را برای تحقق آن هدف ارائه میدهد؟ آیا ارزش ایجاد شده سرمایهگذاری منابع اضافی را توجیه میکند؟
با استفاده از تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش، شما میتوانید چندین فرصت را برای شرکت خود کشف کنید که اولویتبندی آنها ممکن است دشوار باشد. معمولا بهتر است با بهبودهایی شروع کنید که کمترین تلاش را میطلبند اما بیشترین بازده سرمایه را ارائه میدهند.
بهبود زنجیره ارزش پورتر
هنگامی که یک شرکت زنجیره ارزش خود را در نظر میگیرد، باید ارزش پیشنهادی خود یا آنچه که آن را از رقبای خود متمایز میکند، در نظر بگیرد. تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش برای بهبود سود با ایجاد محصول یا خدماتی طراحی شده است و آنقدر مزایا به همراه دارد که مشتریان بیشتری همراه خود خواهد آورد.
اما بهبود یک زنجیره ارزش نباید هدف نهایی باشد. در عوض، یک شرکت باید تصمیم بگیرد که چرا میخواهد زنجیره ارزش خود را به عنوان مزیت رقابتی خود بهبود بخشد تا خود را در بین همتایان متمایز کند. دو استراتژی رایج مزیت رقابتی شامل هزینه کم یا تخصص و تمایز محصول یا خدمات است.
- هزینه کم: تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش بر هزینهها و اینکه چگونه یک شرکت میتواند این هزینهها را کاهش دهد، تمرکز میکند.
- تخصص: تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش بر فعالیتهایی متمرکز است که تمایز منحصر به فرد در یک محصول یا خدمت ایجاد میکند.
بر اساس محرکهای منحصر به فرد بودن که پورتر شناسایی کرده است، شرکت باید بر روی سیاستها و تصمیمات خود تمرکز کند و شیوه متمایز شدن را از از نظر عملکرد یاد بگیرد. با تمرکز بر این محرکها، دو فعالیت اصلی، تیم سرمایهگذاری، عملیات و معاملهگران، با بکارگیری فعالیتهای پشتیبانی شناساییشده، میتوانند محصولی را مدیریت کنند که به مزیت رقابتی متمایز خود دست یابد.
سخن پایانی در مقاله تعریف زنجیره ارزش پورتر
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش میتواند ابزار بسیار موثری برای درک و زمینهسازی فرآیندهای کسب و کار شما باشد اما این تنها یک ابزار در اختیار شماست. مجموعهای از چارچوبها و مفاهیم دیگر وجود دارد که میتواند به شما کمک کند عملکرد سازمانی را ارزیابی کنید، استراتژیهای پشبرنده را ایجاد نموده و در نقش خود مؤثرتر عمل نمایید.
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش یک ابزار مدیریتی مفید است و فعالیتهایی را شناسایی میکند که منجر به ایجاد یک محصول یا خدمت برتر میشود که توسط مشتریان ارزش بالایی دارد. نتیجه ایجاد این محصول با ارزش این است که مشتریان مایل به پرداخت مبالغ بیشتر نسبت به هزینههای تولید و ارائه محصول یا خدمت خواهند بود و در نتیجه سود بیشتری را برای شما به همراه دارد.
مزایای این مدل زنجیره ارزش ایجاد شده توسط مایکل پورتر بیشتر در توانایی آن در تجزیه محصول کاری به گروههای فعالیت مختلف برای تمرکز استراتژیک بر روی فعالیتهای سودمند و ایجاد ارزش مشاهده میشود. این مدل همچنین یک شرکت را برای تعیین چشمانداز با استفاده از استراتژی مزیت رقابتی، متمرکز میکند تا محصولات و خدمات آینده خود را راهبری و هدایت نماید. فعالیتهای حمایتی در این فرآیند اعتبار بیشتری پیدا میکنند و این درک را ایجاد نموده که این فعالیتهایی که گاهی نادیده گرفته میشوند، از زنجیره ارزش و ارزش پیشنهادی یک شرکت جداییناپذیر هستند.