bpmn چیست ( مدلسازی فرایند کسب و کار )
مدلسازی فرایند کسب و کار چیست و چه مراحلی دارد
در این مقاله از وبسایت آموزشی eBPM به بررسی و توضیح کامل bpmn چیست یا همان مدلسازی فرآیند کسب و کار چیست می پردازیم . پس از مطالعه مقاله مدلسازی فرایند درک بیشتر و بهتری از مفهوم bpmn خواهید داشت . BPMN از ترکیب چندین نمادگذاری مدل سازی کسب و کار به دست آمده است. BPMN در ابتدا توسط BPMI در سال 2004 منتشر شد. BPMI با OMG ادغام شد و از زمان ادغام این دو سازمان در سال 2005 توسط OMG نگهداری می شود. یک سند مشخصات BPMN توسط OMG در فوریه 2006 منتشر شد. نسخه 2.0 BPMN در سال 2010 توسعه یافت و نسخه فعلی مشخصات در دسامبر 2013 منتشر شد. آخرین نسخه (BPMN 2.0.2) به طور رسمی توسط ISO به عنوان استاندارد ویرایش 2013: ISO/IEC 19510 منتشر شده است.
دانستن نحوه عملکرد کسب و کار اولین و حیاتی ترین مرحله بهبود فرآیند کسب و کار است. نمادگذاری مدل سازی فرآیند کسبوکار (BPMN)، یک نمایش گرافیکی از گردشهای کاری کسبوکار ارائه میکند که هر کسی، از تحلیلگر کسبوکار گرفته تا ذینفعان، به راحتی میتواند آن را درک کند و به تجزیه و تحلیل و بهبود فرآیندهای کسب و کار کمک می کند.
هر فرآیندی که با BPMN نمایش داده میشود به صورت تعدادی مرحله (فعالیت) نشان داده میشود که به طور متوالی یا همزمان بر اساس قوانین کسب و کار انجام میشوند.
دوره های آموزش مدلسازی فرایند
هدف BPMN
هدف از مدلسازی فرایند کسب و کار به طور کلی شامل شناسایی، طراحی، تجزیه و تحلیل و بهبود روشها و فرایندهای کاری است. این کار میتواند به موارد زیر کمک کند:
افزایش کارایی و بهرهوری: مدلسازی فرایند به سازمانها کمک میکند تا فرایندهای خود را بهتر درک کنند، نقاط ضعف و قوت را شناسایی کنند، و فرایندها را به گونهای سازماندهی کنند که کارآمدتر باشند.
کاهش هزینهها: با بهینهسازی فرایندها، مدلسازی میتواند به کاهش هزینهها کمک کند، زیرا مشخص میکند کجا میتوان منابع را بهتر استفاده کرد یا کجا فرایندها بیش از حد پیچیده و گران هستند.
بهبود کیفیت: مدلسازی فرایند اغلب به بهبود کیفیت محصولات یا خدمات منجر میشود، زیرا میتوان با استفاده از آن روشهای کاری را استانداردسازی و بهینه کرد.
مدیریت بهتر تغییرات: وقتی فرایندها به درستی مدلسازی شده باشند، تغییرات و اصلاحات میتوانند با دقت و کنترل بیشتری اعمال شوند. این امر به ویژه در محیطهای سریع و پویا مفید است.
تسهیل ارتباطات: مدلسازی فرایند میتواند به عنوان یک ابزار ارتباطی بین افراد و بخشهای مختلف یک سازمان عمل کند، به این ترتیب که همه درک واضحی از فرایندها و نقشهای خود داشته باشند.
پشتیبانی از تصمیمگیری استراتژیک: با فراهم آوردن دیدگاههای دقیق و عینی در مورد چگونگی عملکرد فرایندها و تأثیر تغییرات بالقوه، مدلسازی فرایند میتواند به تصمیمگیریهای استراتژیک کمک کند.
مدلسازی فرایند کسب و کار چه کسانی را هدف قرار میدهد ؟
- کارشناسان فنی که مسئول پیاده سازی فرآیند هستند
- تحلیلگران کسب و کار که فرآیندها را ایجاد و بهبود می بخشند
- مدیرانی که بر فرآیندها نظارت و کنترل می کنند
استاندارد BPMN ( مدلسازی فرایند ) چیست و چه اهمیتی دارد؟
BPMN یا Business Process Model and Notation یک استاندارد گرافیکی برای مدلسازی فرآیندهای کسب و کار است که برای توصیف فعالیتها و جریانهای کاری در یک سازمان استفاده میشود. این استاندارد با استفاده از یک مجموعه از نمادها و روشهای واضح و قابل فهم، فرآیندهای کسب و کار را مدل میکند. در زیر مزایا و معایب استفاده از BPMN بیان شده است:
در این مقاله در مورد استاندارد BPMN یا همان استاندارد مدلسازی فرآیند صحبت شده است. بعد از مطالعه این مقاله درک بهتری از تعریف و اهمیت استاندارد مدل سازی فرایند خواهید داشت.
در سالیان گذشته فعالیتهای بسیاری بهمنظور توسعه سرویسهای وب با زبانهای اجرایی بر مبنای XML برای سیستمهای مدیریت فرآیندهای کسب و کار (BPMS) انجام شده است. زبانهایی نظیر WSBPEL یک سازوکار رسمی برای تعریف فرآیندهای کسب و کار ارائه میدهد. مؤلفه اصلی چنین زبانهایی این است که اینها برای عملیات و عملکرد درونی سیستمهای مدیریت فرآیندهای کسب و کار بهینه شدهاند. زبانهای مربوط به عملیات نرمافزاری برای استفاده مستقیم افراد بمنظور طراحی، مدیریت و پایش فرآیندهای کسب و کار مناسب نیستند. این زبانهای اجرایی بعنوان زیربنا و پایههای فنی، اساس اجرای فرآیندهای کسب و کار را بهمنظور مدیریت طبیعت پیچیده تعاملات داخلی و B2B ایجاد نموده و همچنین از مزیتهای سرویس وب بهره میبرند. با توجه به ماهیت WSBPEL، یک فرآیند کسب و کار میتواند در قالبی پیچیده، مجزا و غیرشهودیِ بالقوه سازماندهی شده و توسط سیستمهای نرمافزاری یا یک برنامهنویس کامپیوتر بطور مطلوبی بکار گرفته شود؛ اما فهم آن برای تحلیگران و مدیران کسب و کار که وظیفه توسعه، مدیریت و پایش فرآیندها را بعهده دارند، مشکل است.
فعالان حوزه کسب و کار ارتباط راحت و موثرتری با فرآیندهای کسب و کارِ تصویری در قالب نمودار جریان برقرار میکنند. هزاران تحلیلگر کسب و کار در جهان وجود دارد که به مطالعه فعالیتهای سازمانها و نحوه تعریف فرآیندهای کسب و کارشان با استفاده از نمودارهای جریان ساده میپردازند. این موضوع باعث ایجاد یک شکاف فنی میان قالب طراحی اولیه فرآیندهای کسب و کار و قالب زبانهایی نظیر: XSBPEL که فرآیندهای کسب و کار را اجرا مینمایند، شده است. رفع این فاصله و شکاف فنی نیازمند یک سازوکار رسمی است که فرآیندهای کسب و کار مناسبی را بمنظور اجرای آنها ترسیم کند.
مسئله عملکرد درونی فرآیندهای کسب و کار در سطح فرد؛ بجای سطح موتور نرمافزار، میتواند با استانداردسازی مدل و نمادهای مدلسازی فرآیند کسب و کار (BPMN) حل شود. BPMN دارای چندین نمودار است. این نمودارها برای افرادی که فرآیندهای کسب و کار را طراحی و مدیریت مینمایند، طراحی شده است. همچنین نقشههای BPMN از یک زبان اجرای سیستمهای مدیریت فرآیندهای کسب و کار (WSBPEL) پشتیبانی میکند. بر این اساس، BPMN سازوکار تصویری استاندارد برای فرآیندهای کسب و کارِ تعریف شده در یک زبان اجرای فرآیندهای کسب و کار را فراهم آورده است.
BPMN قابلیت فهم رویههای درونی بوسیله نمادهای گرافیکی را به کسب و کارها ارائه میدهد. همچنین توانایی برقراری ارتباط میان این رویه ها در یک روش استاندارد را برای سازمانها ایجاد میکند. در حال حاضر، ابزارها و متدولوژهای مختلف مدلسازی فرآیند وجود دارد. با توجه به اینکه افراد از یک سازمان به سازمان دیگر انتقال یافته و آن سازمان ادغام یا به شعب مختلف تقسیم میشود، این احتمال وجود دارد که تحلیلگران کسب و کار نیازمند فهم ارائههای چندگانه از فرآیندهای کسب و کار باشند. بر این اساس، یک نماد استاندارد گرافیکی، فهم عملکرد همکاریها و تراکنشهای کسب و کار در میان سازمانها را تسهیل خواهد نمود. این نماد استاندارد، شناخت و فهم سازمانها از خود و شرکتکنندگان در کسب و کارشان را تضمین میکند. همچنین توانایی تنظیم و تعدیل سریع موقعیتهای درونی و B2B را برای سازمانها فراهم میآورد. BPMN بعلت ایجاد خوانایی و انعطافپذیری، از روش طراحی نمودار جریان پیروی میکند.
مدلها و نمادهای فرایند کسب و کار (BPMN) یک استاندارد با اهمیت برای مدلسازی فرایندها محسوب میشود. این استاندارد توجه بسیاری را در فعالیتهای مربوط به مدیریت فرایند کسبوکار به خود اختصاص داده است. استاندارد BPMN بدون تردید یک زبان غنی و کامل بوده و به مدلسازان اجازه تعریف انبوهی از سناریوهای کسبوکار مختلف؛ از رقصآرایی فرایندها تا همآوایی فرایندهای درونسازمانی، تعاملات میان سازمانها و همچنین استثنائات جریان کار را میدهد.
استاندارد BPMN در عمل از یک پذیرش گسترده و همجانبه برخوردار شده است. بهطور مثال این استاندارد توسط فروشندگان ابزارهای فرایندی؛ نظیرِ پگا، اسپراکس سیستم، اینتالیو، تجارت آیتیپی و غیره، تامینکنندگان آموزشی؛ مانند دانشگاه ویدنر، دانشگاه تکنولوژی کوئینزلند و غیره و همچنین مشاوران و مربیان مدلسازی؛ نظیرِ گروه یادگیری اشیا، گروه یادگیری مدیریت فرایند کسبوکار و موسسه مدیریت فرایند کسب و کار مورد استفاده قرار گرفته است. گزارش بررسی بازار مدیریت فرایند کسب و کار توسط پاول هارمون به صراحت بیان میکند که پذیرش استاندارد BPMN در سازمانها از سال 2005 تا سال 2015 دارای رشد فزایندهای بوده است. بر این اساس، در سال 2005 تنها 22 درصد از مخاطبان گزارش از استاندارد BPMN استفاده میکردند. در حالی که در سال 2015 این مقدار به 64 درصد رسیده است.
استاندارد BPMN توسط یک کنسرسیوم مشتمل بر نمایندگانِ اکثر نقشآفرینان در بازار جهانی BPM ایجاد و توسعه یافته است. در اواخر سال 2007 پژوهشی توسط دانشگاه کوئینزلند بهمنظور بررسی درباره نحوه استفاده واقعی از این استاندارد؛ در یک سطح بسیار وسیع (570 کاربر BPMN در سطح جهان)، بهمدت چهار ماه صورت گرفت. پاسخها و اطلاعات مربوط به مدلسازان BPMN از بیش از سی کشور در سراسر جهان جمعآوری گردید. حدود سه-چهارم از پاسخها از اروپا، آمریکای شمالی و اقیانوسیه دریافت شده بود. نتایج نشان میداد که حدود 60 درصد از سازمانهای کاربرِ BPMN متعلق به بخش خصوصی بودند. همچنین بیش از 40 درصدشان متعلق به سازمانهای دارای بیشتر از 1000 نفر کارمند و بهترتیب 7/22 و 8/26 درصد از آنها متعلق به سازمانهای متوسط و کوچک میشدند.
حدود 51 درصد از مخاطبان پژوهش اذعان داشتند که از استاندارد BPMN برای اهداف کسب و کار؛ شامل مستندسازی فرایند، بهبود فرایندهای سازمان، تحلیل فرایندی در مدیریت، ارتباطات ذینفعان و امثال اینها استفاده میکنند. در حالی که بقیه 49 درصد، از BPMN برای اهداف فنی؛ نظیرِ شبیهسازی فرایند، تحلیل خدمات و سرویسها و همچنین مهندسی جریان کار بهره میبرند. شهرت و محبوبیت BPMN در هر دو گروه را میتوان در نحوه استفاده از مجموعههای این استاندارد در عمل، مشاهده نمود. حدود 36 درصد از مخاطبان به مدلهای BPMN بهمنظور توسعه مدلهای فرایندی خود استناد میکنند. در حالی که 37 درصد از آنها از یک سطح وسیعی از نمادهای استاندارد BPMN استفاده مینمایند و 27 درصد باقیمانده، از تمامی موجودیتهای ارائهشده در BPMN بهره میبرند.
پژوهش مذکور نشان داد که حدود 70 درصد از کاربران استاندارد BPMN، چگونگی مدلسازی با مدلها و نمادهای مربوط به استاندارد را یا از طریق روشهای خودآموزی یا از راه فعالیت در مشاغل مربوط فرا گرفتهاند. بر این اساس میتوان ادعا نمود که اکثر افراد، مدلسازی فرایند کسب و کار با BPMN را بهطور علمی و جامع آموزش ندیدهاند.
با افزایش میل و رغبت سازمانها و نهادهای داخلی به مقوله BPM ( آموزش مدیریت فرایند کسب و کار ) و مدلسازی فرایندها و از طرف دیگر با نگاهی اجمالی در متون علمی و فارسی در حوزه مدلسازی فرایند با استاندارد BPMN، وجود ضعف و نقصان در ارائه منابع علمی و مستند فارسی به خوبی مشهود است.
نمادگذاری bpmn مدلسازی فرایند
نمادگذاری مدلسازی فرآیند کسب و کار (BPMN) یک زبان مدلسازی بصری برای برنامههای تحلیل کسبوکار و مشخص کردن گردش کار فرآیند سازمانی است. این یک نمادگذاری استاندارد باز برای فلوچارتهای گرافیکی است که برای تعریف گردش کار فرآیند کسب و کار استفاده میشود و یک گرافیک محبوب و شهودی است که برای همه ذینفعان کسب و کار، از جمله کاربران کسب وکار، تحلیلگران کسب و کار، توسعه دهندگان نرم افزار و معماران داده به راحتی قابل درک است. ( مطالعه مقاله معرفی بهتربن نرم افزار های اداری )
در BPMN، فرآیندها با استفاده از نمودارهایی شامل چند عنصر گرافیکی توصیف می شوند. این ارائه بصری درک منطق فرآیند را برای کاربران آسان می کند.
فلوچارت BPMN
BPMN اساساً برای طراحی و خواندن نمودارهای ساده و همچنین نمودارهای پیچیده فرآیندهای کسب و کار توسعه یافته است. برای این منظور، استاندارد BPMN عناصر گرافیکی را بر اساس دسته آنها طبقه بندی می کند: در نتیجه، عناصر به راحتی توسط کاربرانی که با نمودارهای فرآیند کسب و کار کار می کنند، شناسایی می شوند.
عناصر اصلی مدلسازی فرآیند
پنج دسته اصلی از عناصر BPMN وجود دارد. هر یک از آنها جنبه منحصر به فرد فرآیند کسب و کار را نشان می دهد.
Swimlaneها
Swimlaneها containerهای گرافیکی هستند که شرکت کنندگان یک فرآیند را نشان می دهند. دو نوع swimlane وجود دارد – pool و lane.
عناصر جریان
عناصر جریان عناصری هستند که با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا گردش کار کسب و کار را تشکیل دهند. عناصر جریان، عناصر اولیه ای هستند که رفتار یک فرآیند را تعریف می کنند. سه نوع عنصر جریان وجود دارد: رویدادها، فعالیت ها و دروازه ها.
اتصال اشیاء
اشیاء جریان ایزوله و بدون ارتباط نیستند، بلکه به منظور تشکیل یک جریان به هم متصل می شوند. اتصال دهنده هایی که اشیای جریان را به هم متصل می کنند، اشیای اتصال دهنده نامیده می شوند. چهار نوع شیء اتصال دهنده وجود دارد: جریان توالی، جریان پیام، وابستگی و وابستگی داده.
داده
داده ها عمدتاً اطلاعات مورد نیاز یا تولید شده هنگام اجرای فرآیند کسب و کار هستند. چهار نوع داده وجود دارد: شئ داده، ورودی داده، خروجی داده و انبار داده.
BPMN Swimlanes
اشیاء Swimlane (معروف به Swimlaneها) در BPMN باکس های مستطیلی هستند که نشان دهنده شرکت کنندگان یک فرآیند کسب و کار هستند. یک swimlane شامل اشیاء جریان است که توسط آن lane (شرکت کننده) انجام می شود، به جز نوع جعبه سیاه که باید بدنه ای خالی داشته باشد (در ادامه این آموزش در مورد نوع جعبه سیاه صحبت خواهیم کرد). swimlaneها به صورت افقی یا عمودی چیده میشوند. این دو از نظر معنایی یکسان و فقط در نمایش متفاوت هستند. در swimlane افقی، فرآیند از چپ به راست جریان دارد، در حالی که در swimlaneهای عمودی از بالا به پایین جریان دارد. نمونه هایی از swimlanes عبارتند از مشتری، بخش حسابداری، دروازه پرداخت و تیم توسعه.
pool
اشیاء Swimlane (معروف به Swimlaneها) در BPMN باکس های مستطیلی هستند که نشان دهنده شرکت کنندگان یک فرآیند کسب و کار هستند. یک swimlane شامل اشیاء جریان است که توسط آن lane (شرکت کننده) انجام می شود، به جز نوع جعبه سیاه که باید بدنه ای خالی داشته باشد (در ادامه این آموزش در مورد نوع جعبه سیاه صحبت خواهیم کرد). swimlaneها به صورت افقی یا عمودی چیده میشوند. این دو از نظر معنایی یکسان و فقط در نمایش متفاوت هستند. در swimlane افقی، فرآیند از چپ به راست جریان دارد، در حالی که در swimlaneهای عمودی از بالا به پایین جریان دارد. نمونه هایی از swimlanes عبارتند از مشتری، بخش حسابداری، دروازه پرداخت و تیم توسعه.
Lane
Laneها زیربخش poolها هستند. به عنوان مثال، هنگامی که شما یک pool به نام دپارتمان دارید، ممکن است رئیس دپارتمان و کارمند عمومی را به عنوان lane داشته باشید. همانند poolها، میتوانید از laneها برای نشان دادن موجودیتها یا نقشهای خاصی که در فرآیند دخیل هستند استفاده کنید.
هر lane ممکن است حاوی laneهای دیگری باشد تا در صورت نیاز ساختار تودرتو تشکیل دهند. با این حال، BPMN در درجه اول در مدلسازی فرآیند کسبوکار به شما کمک میکند. سعی کنید lane تو در تو را به منظور مدل سازی ساختار سازمان خود استفاده نکنید. اگر می خواهید ساختار سازمان را مدل کنید، به جای آن از چارت سازمانی استفاده کنید.
فعالیت ها
از طرف دیگر، وقتی میخواهیم یک کار غیر اتمی و پیچیده را مدلسازی کنیم که بتوان آن را به کارهای کوچکتر تبدیل کرد، از sub-process (زیرفرآیند) استفاده میکنیم. یک زیرفرآیند را می توان به سطح دیگری از جزئیات تجزیه کرد. به همین دلیل، یک زیرفرآیند حاوی BPD دیگری است که جزئیات آن را مدلسازی می کند.
توجه داشته باشید که انتخاب task یا زیرفرآیند فقط به این نیست که یک کار چقدر میتواند پیچیده باشد، بلکه در مورد جزئیاتی هم هست که نیاز است در مورد کار بدانید. اگر مشتری هستید، احتمالاً نمی خواهید بدانید پرداخت شما چگونه پردازش می شود. اما اگر فروشگاه هستید، نحوه پردازش پرداخت مشتری مهم می شود.
رویدادها
رویدادها چیزی هستند که اتفاق میافتند و ممکن است بر فرآیند کسبوکار تأثیر بگذارند. یک رویداد می تواند خارجی یا داخلی باشد. آنها تا زمانی که بتوانند بر فرآیند مدل سازی شده تاثیر بگذارند، باید مدل سازی شوند. رویدادها به صورت دایره نشان داده می شوند. در برخی موارد، آیکون هایی در دایره ها وجود دارد که نوع محرک رویداد را نشان می دهد.
سه نوع رویداد وجود دارد: رویداد شروع، رویداد میانی و رویداد پایان. محرک رویداد را می توان برای هر یک از آنها مشخص کرد تا نشان دهد تحت چه شرایطی آن رویداد راه اندازی می شود.
هر فرآیند باید یک رویداد شروع داشته باشد تا آغاز فرآیند کسب و کار را نشان دهد. این به خوانندگان اجازه می دهد تا در BPD محل شروع فرآیند را پیدا کنند. علاوه بر این، رویداد پایان برای نشان دادن جایی است که یک فرآیند کسب و کار تکمیل میشود و رویداد میانی مسئول هدایت جریان کسبوکار بر اساس رویدادی است که مشخص شده است. رویداد میانی میتواند برای مدلسازی رویدادی که ممکن است در طول اجرای یک فعالیت رخ دهد متعلق به آن فعالیت باشد. همچنین رویداد میانی می تواند برای مدلسازی رویدادی که ممکن است پس از اجرای عنصر قبلی جریان اتفاق بیفتد، توسط یک شیء اتصال دهنده متصل باشد. در ادامه این آموزش با جزئیات بیشتری در این باره صحبت خواهیم کرد.
به مثال زیر دقت کنید. این مثال به شما ایده هایی در مورد نحوه عملکرد رویدادها می دهد. به طور ساده نمودار بیان می کند وقتی سفارشی را دریافت می کنیم، شروع به پردازش آن می کنیم. اگر و فقط اگر حد اعتبار باقی نمانده باشد، مشکل را بررسی می کنیم. هنگامی که سفارش پردازش شد یا مشکل شناسایی شد، فرآیند به پایان می رسد.
دروازه ها
دروازه ها مسئول کنترل چگونگی جریان یک فرآیند کسب و کار هستند. آنها به شکل لوزی نشان داده شده اند. در یک فرآیند، کار انجام شده و خروجی ممکن است تحت شرایط مختلف خارجی یا داخلی متفاوت باشد. به عنوان مثال، تخفیف فقط به یک خریدار ویژه ارائه می شود و به شخص دیگری ارائه نمی شود. دروازه جایی است که شرایط ارزیابی می شود و تصمیم گیری می شود.
در اینجا چند نوع متداول از دروازه ها آورده شده است:
دروازه انحصاری مبتنی بر داده (Data-Based Exclusive Gateway)، که به عنوان دروازه انحصاری شناخته می شود، برای کنترل جریان فرآیند بر اساس داده ها استفاده می شود. هر جریان خروجی دروازه با شرط مشخصی مطابقت دارد. جریانی که شرط آن برقرار است طی می شود. فقط یک جریان از این دروازه میگذرد.
از دروازه فراگیر (Inclusive Gateway) می توان برای ایجاد مسیرهای موازی استفاده کرد. شرط تمامی جریان های خروجی بررسی می شود. تمام جریانهایی که شرط آن ها برقرار است، عبور خواهند کرد. بنابراین، در صورت برآورده شدن شرایط متعدد، ممکن است منجر به اجرای جریان های متعدد شود.
دروازه موازی (Parallel Gateway) برای مدلسازی اجرای جریان های موازی بدون نیاز به بررسی شرایط استفاده می شود. به عبارت دیگر، تمام جریان های خروجی باید به طور همزمان اجرا شوند.
دروازه مبتنی بر رویداد (Event-Based Gateway) برای مدلسازی مسیرهای دیگری که بر اساس رویدادها هستند استفاده میشود. به عنوان مثال، برای تعیین مسیر عبور هنگام انتظار برای پاسخ کسی، به بله یا خیر لازم است. بنابراین دروازه توسط دو رویداد میانی متصل با محرکهایی از نوع پیام دنبال میشود، که یکی نشاندهنده پیام بله و دیگری برای خیر است. وقتی محرک یکی از رویدادها عمل می کند، جریانی که به دنبال آن رویداد مشخص شده انجام می شود. همه رویدادهای دیگر و جریان های پیرو آنها دیگر معتبر نخواهند بود.
جریان توالی(Sequence Flow)
جریان توالی برای اتصال عناصر جریان استفاده می شود که به صورت خط ممتد با سر فلش مانند نشان داده می شود و ترتیب عناصر جریان را نشان می دهد.
شما فقط می توانید از جریان توالی برای اتصال عناصر جریان داخل یک pool استفاده کنید: یا در یک pool /lane، یا در چند lane داخل یک pool. اگر میخواهید عناصر را در میان poolها به هم وصل کنید، نمیتوانید از جریان توالی استفاده کنید، بلکه باید از جریان پیام استفاده کنید.
جریان پیام (Message Flow)
در BPMN، ارتباط بین poolها با استفاده از پیام حاصل می شود. جریان پیام برای نشان دادن جریان پیام ها بین poolها یا عناصر جریان بین poolها استفاده می شود. یک جریان پیام به صورت نقطه چین با سر فلش مانند نشان داده می شود. چند نمونه از پیام که بین poolها جریان دارد عبارت است از: فکس، تلفن، ایمیل، نامه، اطلاعیه، دستور
داده
اغلب، هنگام اجرای یک فرآیند کسب و کار، ممکن است داده هایی در طول فرآیند یا پس از پایان آن تولید شود. برای مثال، اجرای موفقیتآمیز task Place Order دادههایی مانند سفارش خرید، فاکتور، رسید و غیره را تولید میکند. در BPMN، دادهها را میتوان با انواع مختلفی از اشیاء داده مانند شئ داده، ورودی داده، خروجی داده و انبار داده مدل سازی کرد. همچنین یک روش کاملاً تعریف شده برای مدیریت وضعیت داده ها مانند: تعریف اولیه، تکمیل شده، حذف شده و غیره وجود دارد.
گروه
گروه باکسی با حاشیه نقطه چین است که مکانیزمی را برای مدلسازیکنندگان به منظور گروهبندی اشکال بر اساس دستههای مختلف فراهم میکند.
یک حاشیه نویسی متن می تواند برای افزودن جزئیات بیشتر به اشیاء جریان در یک BPD استفاده شود. این کار بر جریان تأثیر نمی گذارد، اما جزئیاتی در مورد اشیاء درون یک جریان ارائه می دهد.
اشتباهات رایج مدلسازی فرایند
خیلی از نمودارهایی که با استاندارد BPMN توسط تحلیلگران ترسیم میشوند دو نوع ایراد دارند:
1)دسته اول: غلطهای استانداردی
غلط به معنای مواردی که با متن صریح استاندارد در تضاد است مثلا برای هر خط کاری رویداد شروع ترسیم شده است! گرچه نرم افزار ویژوال پارادایم بعضی از قواعد استاندارد را به صورت سیستمی کنترل میکند و به کاربر بهنگام استفاده نادرست خطا میدهد.
در ضمن بعضی از موارد استاندارد مثل رنگها پیشنهاد استاندارد هستند و الزامی به رعایت اونا نیست، مثلا شما میتونید بجای رویداد شروع سبز رنگ، از رنگ بنفش استفاده نمایید. گرچه ترجیح ما رعایت این موارد به عنوان عرف میباشد.
میخواهیم تو این کارگاه سهشنبه هفتهی بعد، غلطهای نمونه نمودارهایی مثل نمونه زیر را باهم پیدا کنیم و درستش رو باهم ترسیم کنیم:
۲)دسته دوم: ادراکهای نادرست مدلساز
از اساس هدف مدلسازی، سادهسازی یه موضوع پیچیده است بعضی از نمودارهایی که در سازمانها دیده میشود، یه موضوع پیچیده را پیچیدهتر کردند!
اینکه مدلساز تصمیم بگیرید، چه مواردی را در مدل بیاورد و چه مواردی رو نیاورد؛ نیاز تجربه و شاخصهای مشخص داره که قرار در جلسه به این موارد بپردازیم.
همچنین قواعدی مثل ریزدانگی در نقشه فرایندی و اینکه کجاها از زیرفرایندها استفاده کنیم و یا حتی شکست فرایندها (یعنی کجا فرایند را به انتها برسونیم و بریم سراغ فرایند بعدی) رو قراره باهم صحبت کنیم
مثال مدلسازی فرآیند BPMN
شرکت آب مقطر True Aqua یکی از تامین کنندگان نوپا آب مقطر در شهر است. آنها آب مقطر را برای استفاده تجاری و خانگی می فروشند. اکنون شرکت آب مقطر True Aqua می خواهد سهم بازار خود را از 5% به 10% در 12-18 ماه آینده افزایش دهد. برای رسیدن به این هدف، آنها در تلاشند تا راه هایی را برای افزایش بهره وری عملیاتی و کسب سطح بالاتر رضایت مشتریان پیدا کنند.
به عنوان نتیجه، شرکت آب مقطر True Aqua تصمیم گرفته است روند سفارش آب مقطر خود را بهبود بخشد. اکنون، شما یک تحلیلگر کسب و کار هستید که مسئولیت این ماموریت را بر عهده دارید. پس از ملاقات با شرکت آب مقطر True Aqua، اطلاعات زیر را در مورد فرآیند سفارش جمع آوری کرده اید. بیایید نگاهی دقیق تری بیندازیم.
شکل بالا نمودار فرآیند کسب و کار(BPD) فرآیند تحویل آب مقطر شرکت True Aqua است.
با توجه به نمودار، مشتریان می توانند برای سفارش آب مقطر یا با خط تلفن سفارش تماس بگیرند یا ایمیل ارسال کنند. در حال حاضر 90 درصد از سفارشات از طریق تماس تلفنی انجام می شود، در حالی که 10 درصد سفارشات از طریق ایمیل انجام می شود. مسئول خدمات مشتریان که سفارش را دریافت می کند بررسی می کند که آیا مشتری یک مشتری قبلی است یا یک مشتری جدید. اگر مشتری قبلاً سفارش نداده باشد، مسئول خدمات مشتریان قبل از پردازش سفارش برای او حساب کاربری ایجاد می کند.
تحویل آب مقطر هفته ای یکبار روز چهارشنبه هر هفته انجام می شود. بنابراین، هر چهارشنبه صبح، مسئول خدمات مشتریان سفارشات را برای تحویل به بخش تدارکات ارسال می کند. هنگامی که مدیر بخش تدارکات سفارشات را دریافت کرد، با تعیین کارگران برای مدیریت سفارشات مختلف، ترتیب تحویل را میچیند و برنامه تحویل را چاپ و ارسال می کند. کارگران تماس ها را دریافت کرده و آب را به مشتری مربوطه تحویل می دهند.
مزایای مدل سازی فرایند
BPMN به ما اجازه می دهد تا فرآیندهای کسب و کار یک سازمان را به طور واضح و منسجم ثبت و مستند کنیم که تضمین می کند ذینفعان مربوطه، مانند مالکان فرآیند و کاربران کسب و کار در این کار مشارکت داشته باشند. بنابراین، تیم می تواند به هر مسئله ای که در فرآیندها شناسایی شده است به طور موثرتری پاسخ دهد. BPMN نمادهای جامع و در عین حال غنی را ارائه می دهد که به راحتی توسط ذینفعان فنی و غیر فنی قابل درک است. مدل سازی فرآیند کسب و کار مزایای مهمی را برای شرکت ها و سازمان ها مانند موارد ذکر شده در زیر فراهم می کند:
- یک استاندارد صنعتی که توسط کنسرسیوم OMG، یک گروه صنعتی غیرانتفاعی توسعه یافته است.
- به کسب و کارها توانایی تعریف و درک روش های اجرایی خود را از طریق نمودارهای فرآیند کسب و کار می دهد.
- ارائه یک نمادگذاری استاندارد که به راحتی برای همه ذینفعان کسب و کار قابل درک باشد.
- پر کردن شکاف ارتباطی که اغلب بین طراحی و پیاده سازی فرآیند کسب و کار رخ می دهد.
- یادگیری آسان و در عین حال به اندازه کافی قدرتمند برای به تصویر کشیدن پیچیدگی های بالقوه یک فرآیند کسب و کار.
- روشنایی و فهم آسان: یکی از بزرگترین مزایای استفاده از BPMN، قابلیت فهم آسان آن است. نمادهای استفاده شده در BPMN به طور معمول مفهوم خاصی را نمایش میدهند که باعث میشود حتی برای افرادی که با آن آشنایی ندارند، نمودارهای BPMN قابل فهم باشند.
- ارتباط بین زبانهای مختلف: BPMN به عنوان یک زبان مشترک بین تیمهای مختلف کسب و کار عمل میکند. این امکان را فراهم میکند که افراد با زبان مشترک BPMN بتوانند در مورد فرآیندهای کسب و کار صحبت کنند و ارتباط بیشتری بین تیمها ایجاد شود.
- امکان شبیهسازی: BPMN به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا فرآیندهای کسب و کار را قبل از پیادهسازی شبیهسازی کنند. این امر به تیمها کمک میکند تا از موانع و مشکلات ممکن در فرآیندها قبل از اجرای واقعی آنها آگاه شوند.
- ارتقاء بهرهوری: با استفاده از BPMN، سازمانها میتوانند فرآیندهای کسب و کار خود را بهبود دهند و بهرهوری را افزایش دهند. با توضیح دقیق فرآیندها و شناسایی اجزاء قابل بهبود، این امکان فراهم میشود که اقدامات بهینهسازی صورت بگیرد.
معایب bpmn
- پیچیدگی بالا: برخی از نمودارهای BPMN ممکن است بسیار پیچیده و دشوار به فهم باشند، به ویژه برای فرآیندهای کسب و کار پیچیده. این موضوع میتواند منجر به ایجاد نمودارهایی شود که بیش از حد پیچیده هستند و از فهم آسان محروم میکنند.
- نیاز به آموزش: استفاده از BPMN نیازمند آموزش و آشنایی با نمادها و قوانین آن است. این موضوع میتواند زمانبر و هزینهبر باشد و نیازمند تمرین و تجربه برای به کارگیری بهینه آن در سازمانهاست.
- محدودیتهای زبان: BPMN اغلب محدودیتهایی دارد که ممکن است منجر به این شود که برخی از فرآیندهای کسب و کار نتوانند به درستی مدلسازی شوند یا برخی جزئیات را به درستی نشان ندهند.
- نیاز به ابزار و نرمافزارهای خاص: برای ایجاد و مدلسازی فرآیندهای کسب و کار با استفاده از BPMN، نیاز به استفاده از ابزارها و نرمافزارهای خاصی وجود دارد که این موضوع میتواند هزینههای اضافی برای سازمانها ایجاد کند.
به طور کلی، BPMN با ارائه یک زبان مشترک برای مدلسازی فرآیندهای کسب و کار، مزایا و معایب خود را دارد که باید با موازنهی موارد مطرح شده و نیازهای ویژهی هر سازمان، انتخاب گردد.
مراحل طراحی فرایند در bpmn
- تحلیل فرآیند:
در این مرحله، تیمهای مختلف سازمان باید فرآیندهای موجود را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. این شامل شناسایی اهداف فرآیند، شناسایی وظایف و فعالیتهای مختلف، شناسایی جریان کاری و تشخیص ارتباطات و وابستگیها است.
- طراحی نمودارهای BPMN:
در این مرحله، براساس تحلیلهای انجام شده، نمودارهای BPMN طراحی میشوند. این نمودارها با استفاده از نمادها و ساختارهای استاندارد BPMN توصیف میشوند. هر فعالیت، تصمیم، گره تصمیمگیری و جریان کاری به صورت واضح و دقیق مدل میشود.
- استقرار و اجرا:
پس از طراحی نمودارهای BPMN، فرآیندها باید در سیستمهای اطلاعاتی سازمان پیادهسازی شوند. این اجرا شامل تعیین پیشنیازها، تعیین نقشها و مسئولیتها، تنظیم گردش کارها و راهاندازی فرآیندها در سیستم است.
- آزمون و بهبود:
پس از اجرای فرآیندها، نیاز به آزمون و ارزیابی عملکرد آنها وجود دارد. این شامل اندازهگیری عملکرد، شناسایی مشکلات و نقاط قوت و ضعف فرآیندها، و اعمال تغییرات و بهبودهای لازم است.
- مدیریت و نگهداری:
پس از پیادهسازی و بهبود فرآیندها، نیاز به مدیریت و نگهداری مداوم آنها وجود دارد. این شامل مانیتورینگ و کنترل عملکرد فرآیندها، ایجاد گزارشهای عملکرد و اعمال بهبودهای پیشنهادی است.
طراحی فرآیند در BPMN نقش بسیار مهمی در بهبود عملکرد و کارایی سازمانها ایفا میکند. با استفاده از این روش، سازمانها میتوانند فرآیندهای خود را بهبود بخشیده و به شکلی موثرتر و کارآمدتر مدیریت کنند. اما برای دستیابی به نتایج مطلوب، نیاز به تحلیل دقیق، طراحی مناسب، اجرای بهینه و مدیریت موثر فرآیندها دارد
انواع استانداردهای مدل سازی فرآیند
استانداردهای توصیفی استانداردهای توصیفی بر روی ضبط وضعیت فعلی فرآیندها تمرکز دارند و جریان، فعالیتها و تعاملات آنها را نشان میدهند. مثالهای معروف شامل مدل نمادین فرآیندهای کسب و کار (BPMN) و زبان مدلسازی یکپارچه (UML) هستند.
استانداردهای تحلیلی استانداردهای تحلیلی به تحلیل کمیتی فرآیندها عمیقتر میپردازند و تحلیل عملکرد، شبیهسازی و بهینهسازی را ممکن میسازند. این استانداردها کمک میکنند تا نقاط مسدود، ناکارآمدیها و فرصتهای بهبود شناسایی شوند.
استانداردهای توصیهای استانداردهای توصیهای دستورالعملها و راهنماییهایی برای طراحی فرآیندهای وضعیت آینده فراهم میکنند. آنها بر روی کارایی، مقیاسپذیری و تطبیقپذیری تأکید دارند و سازمانها را به سمت طراحی و پیادهسازی فرآیندهای بهینه هدایت میکنند.
چرا باید از استاندارد مدلسازی فرایندها در کسب و کار خود استفاده کنیم
افزایش کارایی و اثربخشی با رعایت استانداردهای مدل سازی فرآیند، سازمانها میتوانند عملکردهای خود را بهبود بخشیده و کارایی و کارایی عمومی را افزایش دهند.
ارتقاء ارتباطات مدلهای استاندارد فرآیند به عنوان یک زبان یکپارچه، هماهنگی و همکاری بین اربابرجیسترها را تسهیل میکنند. نمایشهای واضح و مختصر به درک مشترک و هماهنگی اهداف کمک میکنند
تسهیل بهبود فرآیند استانداردهای مدل سازی فرآیند پایهای برای مبادله، نظارت و ارزیابی پیوسته فرآیندها هستند. این بازخوردها به سازمانها کمک میکند تا به تغییرات نیازها و پویاییهای محیطی پاسخ دهند.
سوالات پرتکرار در مورد استاندارد BPMN
مدل سازی فرآیند به معنای نمایش تصویری و منطقی از روند یک فرآیند است که اجزای آن و روابط بین آنها به صورت گرافیکی یا متنی نمایش داده میشود. این ابزار برای درک، تجزیه و تحلیل، بهبود و بهینهسازی فرآیندها استفاده میشود.
رعایت استانداردهای مدل سازی فرآیند اهمیت بسیاری دارد. این استانداردها به سازمانها کمک میکنند تا فرآیندهای خود را به شکلی استاندارد و قابل فهم نمایش دهند که ارتباط و هماهنگی بین اعضای سازمان را تسهیل کند و باعث افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد شود.
برای پیادهسازی استانداردهای مدلسازی فرآیند، ابتدا باید استانداردهای مربوطه را شناخت و با آنها آشنا شد. سپس با همکاری اعضای مختلف سازمان، مدلهای فرآیند مورد نیاز را ایجاد و اجرا کرد تا استفاده مؤثری از آنها را تضمین کند.
استفاده از استانداردهای مدل سازی فرآیند به سازمانها این امکان را میدهد تا بهبودهای مداوم در عملکردها، کاهش هزینهها، افزایش کیفیت، افزایش سرعت و واکنشگری به سریعترین تغییرات را تجربه کنند.