ساختار سازمانی چیست؟
در این مقاله از وبسایت آموزشی و خدماتی eBPM در مورد 0 تا 100 ساختار سازمانی صحبت خواهیم کرد. در ادامه به بررسی انواع ساختار سازمانی، تعریف ساختار سازمانی، نمونه مثالهای ساختار سازمانی ، مولفههای ساختار سازمانی و . . . میپردازیم.
تعریف ساختار سازمانی
تعریف ساختار سازمانی: نموداری که برای تعیین سلسله مراتب در سازمان استفاده میشود، ساختار سازمانی نامیده میشود. این سیستم به جهت رهبری سازمانی از نظر شناسایی شغلی و عملکرد و جایگاه سازمانی، استفاده میگردد. بنابراین این ساختار به سازمان در شناسایی و برآورده ساختن اهداف برای رشد کمک کند.
انواع نمونههای ساختار سازمانی متعددی نظیر متمرکز، غیرمتمرکز، خطی، افقی، سنتی، ماتریسی و غیره وجود دارد و هر کدام برای نوع مشخصی از کسب و کار مناسب هستند.
در این مقاله، 5 مورد از انواع ساختار سازمانی را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد، بنابراین میتوانید مزایا و معایب بهترین ساختار سازمانی را درک کنید و انتخاب کنید که کدام یک را در سازمان خود استفاده کنید.
انواع نمونه ساختار سازمانی
در میان انواع ساختارهای سازمانی، سه مورد از بهترین ساختار سازمانی بارزتر هستند و مورد اول، سه زیرمجموعه دارد.
ساختار سازمانی عملکردی
این ساختار عملکردی، بهرهوری عملیاتی بیشتری را فراهم میآورد. همچنین اجازه میدهد تا هر گروه از متخصصان که تخصص بیشتر دارند به طور مستقل عمل کنند. به رغم مزایای فوق، برخی مسائل و مشکلات مربوط به این ساختار وجود دارد. هنگامی که زمینههای عملکردی مختلف بوجود میآید، افراد فقط به زمینه مسئولیت خود تمرکز میکنند و از سایر بخشهای عملکردی پشتیبانی نمیکنند. همچنین تخصص به یک زمینه عملکردی خاص محدود میشود زمینه یادگیری و رشد را محدود میکند
ساختار سازمانی محصولی
سازمانها با یک نوع خاص محصول، سازماندهی میشوند. هر دسته محصول به عنوان یک واحد جداگانه در نظر گرفته میشود. سازمان ساختاریافته با روش دستهبندی محصولات، با ایجاد فرایندهای کاملا جداگانه از دیگر خطوط تولید در داخل سازمان، باعث تسهیل استقلال داخلی میشود. این امر باعث درک عمیق در مورد محصولی خاص میشود و همچنین نوآوری را ترویج میکند. این امکان، باعث تمرکز بر پاسخگویی به نتایج میشود.
ساختار سازمانی جغرافیایی
سازمانهایی که یک محدوده جغرافیایی را پوشش میدهند، ساختار شرکت با توجه به مناطق جغرافیایی که در آنها فعالیت میکنند، ایجاد میشود. این شرایط معمولا در سازمانهایی وجود دارد که فراتر از یک شهر یا یک کشور هستند و ممکن است مشتریانی داخلی یا جهانی داشته باشند.
این سازمانها برای کارمندان، تخصصهای عملیاتی مختلف فراهم میکنند. تقسیم جغرافیایی باعث میشود این سازمانها سریعتر و کارآمدتر به نیازهای بازار پاسخ دهند. تلاشها صرفا بر اهداف هر واحد کسب و کار متمرکز شود و نتایج افزایش یابد، اگرچه این ساختار بازدهی را در هر واحد تجاری افزایش میدهد، اما کارایی کلی سازمان را کاهش میدهد، زیرا تقسیمات جغرافیایی، فعالیتها و زیرساخت را دو برابر میکنند. همچنین این مدل به عنوان منابع فشرده در سراسر گستره فعالیت خود منجر به تکرار فرآیندها و تلاشها میشود.
انتخاب بهترین ساختار سازمانی
انتخاب بهترین ساختار سازمانی برای هر سازمان یک چالش مهم است. با در نظر گرفتن اندازه، فعالیتها، فرهنگ و پویایی مورد نیاز، سازمانها میتوانند ساختاری را انتخاب کنند که به بهترین شکل با هدف و نیازهای خود هماهنگ باشد. حسن تنظیم در این امر میتواند به توسعه و پیشرفت سازمان کمک زیادی کند.
بهترین ساختار سازمانی برای هر سازمان به عوامل مختلفی بستگی دارد که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرند. این عوامل شامل اندازه و ابعاد سازمان، نوع فعالیتها و صنعت، فرهنگ سازمانی و سطح پویایی مورد نیاز است. برای مثال، یک سازمان با اندازه کوچک و فعالیتهای تخصصی ممکن است از یک ساختار سازمانی تابعی بهرهمند شود، در حالی که یک سازمان بزرگ و چندملیتی ممکن است نیاز به یک ساختار سازمانی ماتریسی داشته باشد.
برای انتخاب بهترین ساختار سازمانی، ابتدا باید نیازها و اهداف سازمان را به دقت تحلیل کرد. سپس، مزایا و معایب هر یک از ساختارهای مختلف را بررسی کرده و با فرهنگ سازمانی و سطح پویایی مورد نیاز هماهنگ کنیم. مطالعه موردی نیز میتواند در انتخاب بهترین ساختار سازمانی بسیار مفید باشد؛ به عنوان مثال، بررسی ساختار سازمانی سازمانهای مشابه در صنعت یا بازار مشابه میتواند راهنمای مهمی در این رابطه باشد.
در نهایت، انتخاب بهترین ساختار سازمانی باید با توجه به نیازها، هدفها و شرایط خاص سازمان انجام شود. این امر میتواند به بهبود عملکرد و کارایی سازمان کمک کند و همچنین سازمان با چالشهای روزمره به بهترین شکل مقابله کند.
سوالات متداول در مورد ساختارهای سازمانی
برای انتخاب بهترین ساختار سازمانی برای کسب و کار خود، ابتدا باید نیازها، اهداف، و شرایط خاص کسب و کار خود را به دقت تحلیل کنید. سپس، با مطالعه و بررسی انواع مختلف ساختارهای سازمانی و مزایا و معایب هرکدام، ساختار مناسب را برای سازمان خود انتخاب کنید. همچنین، در نظر داشته باشید که انتخاب ساختار سازمانی به عواملی مانند اندازه سازمان، نوع فعالیتها، و فرهنگ سازمانی بستگی دارد.
نه، ساختار سازمانی تابعی برای تمامی صنایع مناسب نیست. این ساختار به ویژه برای سازمانهای کوچک و کمپانیهایی که فعالیتهایشان به گونهای است که به تقسیم بندی وظایف و مسئولیتها نیاز دارند، مناسب است. اما برای سازمانهای بزرگتر و چندملیتی، ساختارهای دیگری مانند ساختار ماتریسی یا ساختار شبکهای ممکن است مناسبتر باشند.
بله، اندازه سازمان نقش بسیار مهمی در انتخاب ساختار سازمانی دارد. سازمانهای کوچک ممکن است از ساختارهای سادهتر مانند ساختار تابعی استفاده کنند، در حالی که سازمانهای بزرگ و چندملیتی به ساختارهای پیچیدهتری نیاز دارند که بتوانند به بهترین شکل با تنوع و تعدد فعالیتها و واحدها مقابله کنند.
برای هماهنگ کردن فرهنگ سازمانی با ساختار سازمانی، باید از ابتدا فرهنگ سازمانی را به دقت تعریف کرده و سپس ساختار سازمانی را به گونهای طراحی کنید که با ارزشها، باورها، و رویههای سازمان همخوانی داشته باشد. همچنین، ارتقاء ارتباطات داخلی و ایجاد انگیزههای مشترک میتواند به هماهنگی بهتر بین فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی کمک کند.
بله، در برخی موارد ممکن است بهترین راهکار، انتخاب یک ساختار سازمانی ترکیبی باشد که از ویژگیهای مختلف ساختارها بهرهمند شود. این میتواند به مواجهه با نیازها و چالشهای مختلفی که سازمان ممکن است داشته باشد، کمک کند.
ساختار سازمانی مبتنی بر فرایند
کسب و کار با نگاه وظیفهای فارغ از هر نوع ساختار میتواند با طی دوره گذار به سمت نگاه فرایندی حرکت نماید. لیکن عموماً ساختار سازمانی ماتریسی با معرفی مالک فرایند (طبقه فرایندی) ساختار سازمانی نزدیکتر برای مدیریت فرایندهای کسب و کار میباشد.
در ادامه به برخی از حوزههای کسب و کار که به بهترین شکل با این ساختارهای سازمانی متفاوت، تناسب دارند، اشاره خواهد شد.
بعد از خواندن این مقاله پیشنهاد میشود تا در مورد bpm چیست و تحلیل کسب و کار مطالعه کنید.
ساختارهای سازمانی خطی، وظیفهای و صف و ستاد و عملکردی
نمونه ساختار سازمانی خطی
در ساختار خطی سازمانی سنتی، سازماندهی بهگونهای انجام میشد که رئیس یا مدیر عامل(مدیر اجرایی ارشد) در رأس قرار بگیرد. پس از آن معاونین حوزههای کاری مختلف قرار خواهند گرفت و به دنبال آن، مدیران هر حوزه جایابی میشوند و همینطور ادامه یافته تا در آخر به پرسنل اجرایی برسد. نمونهای از این ساختار در ادامه قابل مشاهده خواهد بود.
این ساختار، بسیارتغییرناپذیر است، در آن تبادل اطلاعات بهندرت انجام میشود و نمونه بارزی از ساختارهای سازمانی شرکتهای بروکراتیکی است که در آن همکاری بسیار کمی بین واحدهای سازمانی مختلف صورت میگیرد.
امروزه این ساختار سازمانی کمتر رواج داشته لیکن در گذشته در سازمانهای نظامی، مذهبی و حتی آموزشی مورد استفاده قرار میگرفت. در این ساختار، هیچ واحد سازمانی در کار واحد دیگر مداخله نمیکند و کارکنان تنها از دستورهای مافوق خود در واحدی که در آن جایابی شدهاند اطاعت میکنند.
نمونه ساختار سازمانی وظیفهای
ساختار سازمانی وظیفهای، از ساختار خطی نشأت میگیرد و تفاوت این دو ساختار در آن است که کارکنانی که در یک واحد مشخص سازمانی در حال فعالیت هستند، میبایست به همه مدیران سازمان گزارش دهند.
برای مثال، مدیر منابع انسانی ممکن است کارمند واحد مالی را احضار نماید تا به مسئله مربوط به این حوزه رسیدگی نماید. مدیر فناوری اطلاعات ممکن است همین کار را انجام دهد و همینطور ادامه دارد.
اجرای این نوع ساختار در سازمان، راهی برای جلوگیری از متمرکزسازی و تخصصی شدن بیش از اندازه در وظایف مربوط به حوزه کاری خواهد بود.
این ساختار سازمانی به صورت ذیل طراحی خواهد شد.
امروزه این ساختار در شرکتها و سازمانها بیشتر رواج دارد اما بدین معنا نیست که این ساختار، کاملترین و بهترین ساختار سازمانی برای سازمانها میباشد.
همه چیز به رابطه بین مدیران و بهویژه، استفاده مناسب از فناوری اطلاعات برای کمک به ارتباطات داخلی بستگی دارد.
این نمونه ساختار سازمانی برای شرکتهای کوچکی مانند شرکتهای تولیدی، هتلها، تعمیرگاههای نسبتاً بزرگ خودرو، کلینیکهای پزشکی یا انواع دیگر کسبوکارها مناسب خواهد بود، زیرا ساختارهای غیررسمی سازمان، کنترل کارآمد بر کارمندان را، بدون ایجاد تعارض بین مدیران، ممکن میسازند.
نمونه ساختار سازمانی صف و ستاد
این نوع از ساختار مشابه ساختار سازمانی خطی بوده، بهجز آنکه در این ساختار، کارکنان، مشاوره میدهند، نظرشان را بیان میکنند، گزارش تهیه میکنند، اجازه صادر میکنند و از سازمان پشتیبانی میکنند.
کسب و کارهایی که این نوع از ساختار سازمانی استاندارد در آنها کاربرد خواهد داشت عبارتند از شرکتهای بیمه، شرکتهای مهندسی، شرکتهای حقوقی، آژانسهای تسهیلگر و غیره، به عبارت دیگر، این نوع از ساختار سازمانی برای سازمانهایی مناسب است که نیاز دارند تا به کمک توصیههای فنی بتوانند کارمندان خود را به صورت روزانه مدیریت نمایند.
۲.ساختار سازمانی مبتنی بر پروژه
در این مقاله انواع ساختار سازمانی به این موضوع نیز میپردازیم که شرکتهای پویا و خلاق مانند توسعه دهندگان نرمافزار(بهترین نرم افزار شرکتی)، شرکتهای معماری، شرکتهای مجری پروژههای نصب تجهیزات صنعتی خاص و شرکتهای برگزار کننده رویدادها، معمولاً از این ساختار استفاده میکنند. این ساختار، متشکل از تعدادی از کارمندان متخصص و آماده برای تشکیل تیمهای کاری مورد نیاز، خواهد بود.
در هر پروژه سازماندهی و ساختار سازمانی، کارمندان مربوطه به مدیر پروژه مشخص شده و متفاوتی، گزارش کار میدهند. زمانی که پروژه تکمیل میگردد، مدیر پروژه و رهبری جدید برای آنها تعیین شده و میبایست برای پروژه جدید به مدیر جدید پاسخگو باشند.
۳.ساختار ماتریسی یعنی چه؟
این نمونه ساختار ماتریسی، به طور گسترده مورد استفاده شرکتهایی قرار میگیرد که به طور مداوم محصولات و کمپینهای بازاریابی جدیدی را راهاندازی میکنند و همچنین شرکتهای پروژهمحوری که بر این باورند که نظارت عملی بر فعالیتها، ضروری و مهم میباشد، از این ساختار بهره خواهند برد. در نتیجه ساختار ماتریسی قوی میتواند به کسب و کار شما تا حد زیادی کمک کند.
نمونهای از حوزههای کاری که از این نوع ساختار سازمانی ماتریسی سود میبرد، مشاوره برای نصب نرمافزار ERP میباشد.
اگر شرکت بازرگانی دارید حتما در مورد نرم افزار بازرگانی خارجی مطالعه کنید تا پیشرفت چشمگیری در کسب و کار خود مشاهده کنید.
هر پروژه باید مستقل اجرا شود. با این حال، مهم است که هر واحد وظیفهای(دارایی، اجرایی، منابع انسانی، بازاریابی و غیره) مدیر ارشد داشته باشد تا بررسی نماید که آیا همه چیز مطابق با سیاستها و سطح خدمات شرکت پیش میرود یا خیر.
دانستن بهترین نوع ساختار ماتریس سازمانی متناسب با ویژگیهای شرکت، به اندازه مدلسازی و اتوماسیون فرآیندهای آن اهمیت خواهد داشت. داشتن چارت سازمانی ماتریسی نیز میتواند به گزینه مناسبی برای سازمانها باشد.
سازماندهی و ساختار سازمانی
ارتباط بین سازماندهی و ساختار سازمانی یکی از مهمترین عوامل در موفقیت و عملکرد یک سازمان است. سازماندهی به معنای ترتیببندی و تنظیم منابع، فعالیتها و وظایف درون سازمان است، در حالی که ساختار سازمانی شیوهی کلی ترتیببندی و تعیین ارتباطات درونی و بیرونی سازمان است. این دو عنصر به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط دارند و تاثیر متقابلی بر یکدیگر دارند.
سازماندهی منابع و فعالیتها در سطح سازمان موجب ایجاد یک ساختار سازمانی مناسب میشود که برای دستیابی به اهداف مورد نظر از اهمیت بسزایی برخوردار است. به عنوان مثال، اگر یک سازمان به صورت موثر و کارآمد منابع خود را به کار ببرد و فعالیتها و وظایف را به درستی تنظیم کند، احتمالاً برای خود یک ساختار سازمانی اثربخش ایجاد کرده است که کمک میکند به بهترین شکل ممکن اهداف خود را دنبال کند.
به علاوه، سازمانها با تغییرات در محیط داخلی و خارجی خود نیاز به تغییرات در سازماندهی و ساختار سازمانی خود دارند. به عنوان مثال، رشد یا کاهش در اندازه سازمان، تغییرات در بازار و صنعت، نیاز به توسعه فناوری و . . . این امر ممکن است نیازمند تغییراتی در سازماندهی و ساختار سازمانی باشد تا سازمان بتواند با موفقیت با تغییرات مواجه شود و به بهترین شکل ممکن عمل کند.
در کل، سازماندهی و ساختار سازمانی دو عنصر جدا ناپذیر اما همزمان هستند که تاثیر مستقیمی بر عملکرد و موفقیت یک سازمان دارند. هر تغییر در یکی از این عناصر ممکن است نیاز به تغییر در دیگری را ایجاد کند و برعکس، هر بهبود در سازماندهی و ساختار سازمانی میتواند منجر به بهبود در عملکرد و عملیات سازمانی شود.
مولفههای ساختار سازمانی چیست؟
مولفههای ساختار سازمانی شامل عناصر و اجزا مختلفی است که هر کدام نقش و اهمیت خاصی در تشکیل ساختار و عملکرد سازمان دارند. در زیر به برخی از این مولفهها اشاره میشود:
سلسله مراتب سازمانی: این مولفه نشاندهنده ترتیب و ارتباطات سازمان است، از رئیس و مدیران ارشد تا کارکنان عادی.
تعیین وظایف و مسئولیتها: هر کدام از افراد در سازمان وظیفه و مسئولیت مشخصی دارند که براساس سلسله مراتب سازمانی تعیین میشود.
تعیین ارتباطات و ارتباطات داخلی: شامل شیوههای ارتباطی بین اعضای سازمان میشود که میتواند ساختار ماتریسی، تابعی یا منطقهای باشد.
تخصیص منابع: این مولفه نشاندهنده تخصیص منابع مالی، انسانی و فیزیکی به بخشها و واحدهای مختلف سازمان است.
فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی نقش مهمی در شکلدهی به ساختار سازمانی دارد و بر اساس ارزشها، باورها و رویههای مشترک افراد شکل میگیرد.
روابط خارجی: ارتباطات و روابط سازمان با مشتریان، رقبا، و دیگر جوامع مهم است که نقش مهمی در تعیین ساختار سازمانی دارد.
انعطافپذیری و تغییرپذیری: سازمانها نیازمند انعطافپذیری و تغییرپذیری برای سازگاری با تغییرات محیطی و نیازهای بازار هستند.
این مولفهها با هم تعیین کننده ساختار سازمانی و عملکرد آن میباشند و هر گونه تغییر در یکی از این مولفهها ممکن است نیازمند تغییر در سایر مولفهها باشد تا سازمان بتواند به بهترین شکل ممکن عمل کند.
2 پاسخ
سلام وقت بخیر
ممنون از مطالبی که در سایت قرار میدید
اگر رفرنس مطالب رو هم اعلام بفرمایید بسیار عالی است.
با سلام . رفرنس های مطالب وبسایت از نویسندگان و تجربه سال ها تیم کارشناسان eBPM هستش و اگر مطلبی خارج از تیم باشه حتما رفرنسش گذاشته میشه